دنیای بازاریابی



10 روند بازاریابی که در سال 2019 دیده می شود :


بازاریابی در حال شکل گیری فن آوری ها، روش ها و الگوهای در حال ظهور است.

بازاریابی همیشه در حال تغییر 

است و لذا دشوار است که پیشبینی کنیم که کدام روشها موثرتر خواهد بود . فقط زمانی که بازاریابان معتقدند مخاطبان خود را درک می کنند، تکنولوژی جدید، رفتار جدید و یا حتی یک مخاطب کاملا جدید، همه چیز را تغییر می دهد.

به این منظور ، عملی است که منعکس کننده الگوهای سال گذشته و توجه به روند رو به رشد است که موفقیت سال آینده را تحت تاثیر قرار می دهد. در اینجا 10 روند بازاریابی که می توانید عاقلانه باشد تا چشم خود را در حال رفتن به سال 2019 باز نگه داریم دیده می شود .

1. قیف بازاریابی تغییر می کند.

قیف بازاریابی در حال حاضر هر کسی را قبول می کند، همه را برای سودآوری ارزیابی می کند و اگر غیرقابل قبول باشند همه را رد می کند. همانطور که جان هال 

در 

فوربس 

می نویسد : "بیش از حد بسیاری از شرکت ها مشتریان را به عنوان پول می بینند؛ در عین حال، مشتریان در بهترین حالت نادیده گرفته می شوند و در بدترین حالت مورد توهین آنها قرار می گیرند . کسب و کار ها به طور موثر در استفاده از محتوا برای مخاطبان هدف اقدام می کنند.

دستیابی به افرادی که احتمال بیشتری دارند در برند شما علاقه مند باشند نه تنها ارزان تر است؛ این نیز پایدار تر و زمان کمتری می برد. مصرف کنندگان نمی خواهند که کسب و کار بر آنها غلبه کند؛ آنها به دنبال اعتماد قانونی و روابط واقعی هستند.

2. محتوا همه چیز است.

در شرایط فعلی 

محتوا همه چیز است . شما قبلا می دانستید که باید مخاطبان خود را جذب کنید: به آنها الهام بخشید، افکار آنها را تحریک کنید یا به احساسات خود کنید.

هدف این نیست که فقط مطالب را در مقابل مردم قرار دهید و امیدوار باشید که آنها به آن پاسخ دهند، بلکه آنها را تشویق کنید که با آنها اشتراک و مشارکت داشته باشید. محتوا - چه مقاله ای در یک فروشگاه یا یک ویدیو در رسانه های اجتماعی - درها را برای برقراری ارتباط دو جانبه باز می کند، که برای ایجاد اعتماد و دادن مشتریان به این که کسب و کارتان را قدردانی می کند، باز می شود.

3. Chatbots رفتن به هر کجا.

خدمات مشتری ضروری است، اما هر کس احساس راحتی نمی کند با یک شخص واقعی در تلفن صحبت کند یا زمان برای انجام آن را از طریق ایمیل. این چیزی است که chatbots را راحت می کند. این ها کمک های کوچک AI در وب سایت هایی هستند که می توانند به سئوالات پاسخ دهند و درخواست ها را به سرعت انجام دهند - و بسیاری می توانند این کار را بدون حضور یک شخص حقیقی انجام دهند.

گزارش های تحقیقاتی Grand View نشان می 

دهد که تا سال 2025 بازار جهانی تلفن های چت 1،25 میلیارد دلار خواهد رسید که با نرخ سالیانه 24.3 درصد رشد می کند. چهل و پنج درصد از کاربران نهایی در حال حاضر ترجیح می دهند که برای خدمات مشتری به chatbots مراجعه کنند، بنابراین اگر شما آن را داشته باشید، می توانید از وفاداری افرادی که از ارتباط با این برنامه های کوچک لذت می برند، برنده شوید.

4. AI همچنان رشد می کند.

در یک یادداشت مرتبط، 

هوش مصنوعی در حال افزایش است. این کار تجزیه و تحلیل داده ها را کارآمدتر می کند، می تواند به طور بالقوه منجر به سرعت هدف گیری کند و بتواند وظایفی را که انسانها با آن مواجه هستند، انجام دهند گاهی اوقات به شکل پیشرفته یادگیری ماشین می آید، اما حتی سیستم توصیه شده Netflix که نشان می دهد که نمایش های تلویزیونی جدید برای تماشا، از لحاظ فنی AI است.

AI همچنین می تواند الگوهای آنلاین مصرف کننده را نظارت کند و به شما در درک زمان واقعی رفتار آنها بپردازد، هرچند نگرانی های قانونی در مورد اینکه آیا این اخلاقی است یا خیر، وجود دارد. حتی اگر تصمیم به استفاده از AI در این روش نداشته باشید، با این حال، آن را هوشمندانه به توجه به مصرف کنندگان واکنش نشان می دهند و اینکه آیا رقبا از آن استفاده می کنند.

5. مردم در مورد امنیت محتاط هستند.

هر شرکت باید اطمینان حاصل کند که امنیت آن کامل است. حتی اگر مشتریان آن را متوجه نشوند، وقتی احتیاج به حریم خصوصی، اطلاعات و اطلاعات مالی خود دارند، احترام زیادی قائل هستند. هرکدام از این شرکتها این وعده را تحمل نمی کنند - و مشتریان متوجه آن می شوند. با مقررات حفاظت از اطلاعات عمومی ( 

GDPR ) که در سال جاری در اروپا اثر می گذارد، مصرف کنندگان شروع به توجه بیشتری به نحوه کسب اطلاعات در مورد کسب و کار می کنند.

در مورد امنیت خود با مشتریان صحبت کنید. چه چیزی بهتر از دیگران است؟ در یک اقتصاد که در آن مردم به طور قانونی در مورد هک ها، نشت ها و سرقت ها محتاط هستند، آنها از موسساتی که می توانند به آنها بی خطر ترین تجربه کسب و کار را قول می دهند، حمایت کنند.

6. جستجوگری پیروزمندانه بر اساس صدای بلندتر

طبق گفته 

موتور جستجوی Land ، فروش تجارت صوتی مبتنی بر صدا در ایالات متحده به 201 میلیارد دلار رسیدن به 1.8 میلیارد دلار و تا سال 2022 به 40 میلیارد دلار می رسد. بله، این 40 میلیارد دلار است! این روند به این معنی است که 2019 سال است که از بازی جلوتر است.

جستجوی صوتی یک بیت هوشمندانه از تکنولوژی است. پس از همه، کسی که دوست ندارد بتواند با صدای بلند به نزدیکترین سخنران هوشمند سخن بگوید، "قرار دهید برای تأمین مدرسه"؟ نه تنها جستجوی صوتی ساده تر می شود برای پیدا کردن اطلاعات آنلاین بدون کشیدن دستگاه؛ مردم آن را دوست دارند چون زمان نمایش آنها را کاهش می دهد. سال آینده مطمئن شوید که برای جستجوی صوتی بهینه شده اید.

7. ویدئو عمودی در حال افزایش است.

شما قبلا میدانید که ویدئو ضروری است. این یکی از جنبه های استراتژی بازاریابی شماست، اما حالا شما فقط یک استراتژی کامل برای فیلم های خود دارید! افراد ساعت های بی شماری ویدیو را هر روز تماشا می کنند و یوتیوب بزرگترین موتور جستجوی موتور جستجوی گوگل است. این که آیا آن را در فیس بوک، Instagram یا بعضی از پلتفرم های دیگر، ویدیو در هیچ جا قرار ندارد.

با این حال، مردم همیشه دوست ندارند که دستگاه های تلفن همراه خود را به طرف دیگر تبدیل کنند. Instagram - یکی از محبوب ترین سیستم عامل های رسانه ای در حال حاضر - 

IGTV را در ماه ژوئن برای هدف 

مشخصی از تماشای فیلم ها در حالت عمودی 

راه اندازی کرد . IGTV اجازه می دهد محتوای بیشتر، بنابراین شما می توانید فیلم های متحرک، دمو، مصاحبه، مطالعات موردی، واقعیت مجازی 360 درجه، جریان های زنده و غیره منتشر کنید. استراتژی رسانه های اجتماعی شما نیاز به حفظ فیلم های IGTV به صورت عمودی دارد.

8. زمان بر روی Gen Z تمرکز دارد.

ژنرال Z بزرگتر می شود، به این معنی که آنها شروع به ورود به نیروی کار و قدرت خرید می کنند. شما ممکن است به یاد بیاورید که چگونه مارکچرها به درک هزاره ها پی بردند (به نظر نمی رسید صنعتی باشد که آنها را نابود نکرده اند - اما هی، آنها فقط شکست خورده اند و سخت تر دروغ می گویند)، بنابراین اکنون زمان توجه است جنرال Z

بیانیه های یکپارچه در مورد اعضای جوان دوم نسل غیر ممکن است، اما شما باید چند چیز را به خاطر بسپارید: آنها اصرار دارند و ترجیح می دهند کسب و کار اجتماعی مسئولیت پذیر باشند. آنها در یک جهان ترسناک و یک اقتصاد در حال مبارزه رشد می کنند، به طوری که بیشتر احتمال دارد که آنها به شرکت هایی تبدیل شوند که جهان را جایگاهی بهتر می کند.

9. جستجوهای بصری شروع به کار می کنند.

علاوه بر جستجوهای صوتی، می توانید نوع دیگری از روش جستجو را در حال افزایش نامید؟ دیداری. گوگل طولانی مدت جستجوهای مع را فعال کرده است، اما تکنولوژی دوربین جدید باعث می شود مردم عکس چیزی در دنیای واقعی بگیرند و اطلاعاتی در مورد آن پیدا کنند.

10 روند بازاریابی که در سال 2019 دیده می شود :

 https://www.entrepreneur.com/article/324043


بازاریابی در حال شکل گیری فن آوری ها، روش ها و الگوهای در حال ظهور است.

بازاریابی همیشه در حال تغییر 

است و لذا دشوار است که پیشبینی کنیم که کدام روشها موثرتر خواهد بود . فقط زمانی که بازاریابان معتقدند مخاطبان خود را درک می کنند، تکنولوژی جدید، رفتار جدید و یا حتی یک مخاطب کاملا جدید، همه چیز را تغییر می دهد.

به این منظور ، عملی است که منعکس کننده الگوهای سال گذشته و توجه به روند رو به رشد است که موفقیت سال آینده را تحت تاثیر قرار می دهد. در اینجا 10 روند بازاریابی که می توانید عاقلانه باشد تا چشم خود را در حال رفتن به سال 2019 باز نگه داریم دیده می شود .

1. قیف بازاریابی تغییر می کند.

قیف بازاریابی در حال حاضر هر کسی را قبول می کند، همه را برای سودآوری ارزیابی می کند و اگر غیرقابل قبول باشند همه را رد می کند. همانطور که جان هال 

در 

فوربس 

می نویسد : "بیش از حد بسیاری از شرکت ها مشتریان را به عنوان پول می بینند؛ در عین حال، مشتریان در بهترین حالت نادیده گرفته می شوند و در بدترین حالت مورد توهین آنها قرار می گیرند . کسب و کار ها به طور موثر در استفاده از محتوا برای مخاطبان هدف اقدام می کنند.

دستیابی به افرادی که احتمال بیشتری دارند در برند شما علاقه مند باشند نه تنها ارزان تر است؛ این نیز پایدار تر و زمان کمتری می برد. مصرف کنندگان نمی خواهند که کسب و کار بر آنها غلبه کند؛ آنها به دنبال اعتماد قانونی و روابط واقعی هستند.

2. محتوا همه چیز است.

در شرایط فعلی 

محتوا همه چیز است . شما قبلا می دانستید که باید مخاطبان خود را جذب کنید: به آنها الهام بخشید، افکار آنها را تحریک کنید یا به احساسات خود کنید.

هدف این نیست که فقط مطالب را در مقابل مردم قرار دهید و امیدوار باشید که آنها به آن پاسخ دهند، بلکه آنها را تشویق کنید که با آنها اشتراک و مشارکت داشته باشید. محتوا - چه مقاله ای در یک فروشگاه یا یک ویدیو در رسانه های اجتماعی - درها را برای برقراری ارتباط دو جانبه باز می کند، که برای ایجاد اعتماد و دادن مشتریان به این که کسب و کارتان را قدردانی می کند، باز می شود.

3. Chatbots رفتن به هر کجا.

خدمات مشتری ضروری است، اما هر کس احساس راحتی نمی کند با یک شخص واقعی در تلفن صحبت کند یا زمان برای انجام آن را از طریق ایمیل. این چیزی است که chatbots را راحت می کند. این ها کمک های کوچک AI در وب سایت هایی هستند که می توانند به سئوالات پاسخ دهند و درخواست ها را به سرعت انجام دهند - و بسیاری می توانند این کار را بدون حضور یک شخص حقیقی انجام دهند.

گزارش های تحقیقاتی Grand View نشان می 

دهد که تا سال 2025 بازار جهانی تلفن های چت 1،25 میلیارد دلار خواهد رسید که با نرخ سالیانه 24.3 درصد رشد می کند. چهل و پنج درصد از کاربران نهایی در حال حاضر ترجیح می دهند که برای خدمات مشتری به chatbots مراجعه کنند، بنابراین اگر شما آن را داشته باشید، می توانید از وفاداری افرادی که از ارتباط با این برنامه های کوچک لذت می برند، برنده شوید.

4. AI همچنان رشد می کند.

در یک یادداشت مرتبط، 

هوش مصنوعی در حال افزایش است. این کار تجزیه و تحلیل داده ها را کارآمدتر می کند، می تواند به طور بالقوه منجر به سرعت هدف گیری کند و بتواند وظایفی را که انسانها با آن مواجه هستند، انجام دهند گاهی اوقات به شکل پیشرفته یادگیری ماشین می آید، اما حتی سیستم توصیه شده Netflix که نشان می دهد که نمایش های تلویزیونی جدید برای تماشا، از لحاظ فنی AI است.

AI همچنین می تواند الگوهای آنلاین مصرف کننده را نظارت کند و به شما در درک زمان واقعی رفتار آنها بپردازد، هرچند نگرانی های قانونی در مورد اینکه آیا این اخلاقی است یا خیر، وجود دارد. حتی اگر تصمیم به استفاده از AI در این روش نداشته باشید، با این حال، آن را هوشمندانه به توجه به مصرف کنندگان واکنش نشان می دهند و اینکه آیا رقبا از آن استفاده می کنند.

5. مردم در مورد امنیت محتاط هستند.

هر شرکت باید اطمینان حاصل کند که امنیت آن کامل است. حتی اگر مشتریان آن را متوجه نشوند، وقتی احتیاج به حریم خصوصی، اطلاعات و اطلاعات مالی خود دارند، احترام زیادی قائل هستند. هرکدام از این شرکتها این وعده را تحمل نمی کنند - و مشتریان متوجه آن می شوند. با مقررات حفاظت از اطلاعات عمومی ( 

GDPR ) که در سال جاری در اروپا اثر می گذارد، مصرف کنندگان شروع به توجه بیشتری به نحوه کسب اطلاعات در مورد کسب و کار می کنند.

در مورد امنیت خود با مشتریان صحبت کنید. چه چیزی بهتر از دیگران است؟ در یک اقتصاد که در آن مردم به طور قانونی در مورد هک ها، نشت ها و سرقت ها محتاط هستند، آنها از موسساتی که می توانند به آنها بی خطر ترین تجربه کسب و کار را قول می دهند، حمایت کنند.

6. جستجوگری پیروزمندانه بر اساس صدای بلندتر

طبق گفته 

موتور جستجوی Land ، فروش تجارت صوتی مبتنی بر صدا در ایالات متحده به 201 میلیارد دلار رسیدن به 1.8 میلیارد دلار و تا سال 2022 به 40 میلیارد دلار می رسد. بله، این 40 میلیارد دلار است! این روند به این معنی است که 2019 سال است که از بازی جلوتر است.

جستجوی صوتی یک بیت هوشمندانه از تکنولوژی است. پس از همه، کسی که دوست ندارد بتواند با صدای بلند به نزدیکترین سخنران هوشمند سخن بگوید، "قرار دهید برای تأمین مدرسه"؟ نه تنها جستجوی صوتی ساده تر می شود برای پیدا کردن اطلاعات آنلاین بدون کشیدن دستگاه؛ مردم آن را دوست دارند چون زمان نمایش آنها را کاهش می دهد. سال آینده مطمئن شوید که برای جستجوی صوتی بهینه شده اید.

7. ویدئو عمودی در حال افزایش است.

شما قبلا میدانید که ویدئو ضروری است. این یکی از جنبه های استراتژی بازاریابی شماست، اما حالا شما فقط یک استراتژی کامل برای فیلم های خود دارید! افراد ساعت های بی شماری ویدیو را هر روز تماشا می کنند و یوتیوب بزرگترین موتور جستجوی موتور جستجوی گوگل است. این که آیا آن را در فیس بوک، Instagram یا بعضی از پلتفرم های دیگر، ویدیو در هیچ جا قرار ندارد.

با این حال، مردم همیشه دوست ندارند که دستگاه های تلفن همراه خود را به طرف دیگر تبدیل کنند. Instagram - یکی از محبوب ترین سیستم عامل های رسانه ای در حال حاضر - 

IGTV را در ماه ژوئن برای هدف 

مشخصی از تماشای فیلم ها در حالت عمودی 

راه اندازی کرد . IGTV اجازه می دهد محتوای بیشتر، بنابراین شما می توانید فیلم های متحرک، دمو، مصاحبه، مطالعات موردی، واقعیت مجازی 360 درجه، جریان های زنده و غیره منتشر کنید. استراتژی رسانه های اجتماعی شما نیاز به حفظ فیلم های IGTV به صورت عمودی دارد.

8. زمان بر روی Gen Z تمرکز دارد.

ژنرال Z بزرگتر می شود، به این معنی که آنها شروع به ورود به نیروی کار و قدرت خرید می کنند. شما ممکن است به یاد بیاورید که چگونه مارکچرها به درک هزاره ها پی بردند (به نظر نمی رسید صنعتی باشد که آنها را نابود نکرده اند - اما هی، آنها فقط شکست خورده اند و سخت تر دروغ می گویند)، بنابراین اکنون زمان توجه است جنرال Z

بیانیه های یکپارچه در مورد اعضای جوان دوم نسل غیر ممکن است، اما شما باید چند چیز را به خاطر بسپارید: آنها اصرار دارند و ترجیح می دهند کسب و کار اجتماعی مسئولیت پذیر باشند. آنها در یک جهان ترسناک و یک اقتصاد در حال مبارزه رشد می کنند، به طوری که بیشتر احتمال دارد که آنها به شرکت هایی تبدیل شوند که جهان را جایگاهی بهتر می کند.

9. جستجوهای بصری شروع به کار می کنند.

علاوه بر جستجوهای صوتی، می توانید نوع دیگری از روش جستجو را در حال افزایش نامید؟ دیداری. گوگل طولانی مدت جستجوهای معک

قوانین بازاریابی نفوذگر ) چگونگی برنده شدن از میان تاثیرات میلیونها بیننده (

 

بازاریابی نفوذگر رشدش صعودی است، هر ساله قوی تر می شود. چگونه بازاریابان با نفوذگران کار می کنند و می توانند  اجتناب کنند از اشتباهات، شکست ها و اختلافات که مارک های دیگر را خراب کرده است؟

رسانه های اجتماعی، چند استراتژی مانند بازاریابی تأثیرگذار هنگامی که به طور غیرمستقیم استفاده می شود شکوفا تر می شود. اما تعداد کمی از استراتژی ها دارای قابلیت مشابهی هستند تا یک نام تجاری را سریع رشد دهند .

بازاریابی نفوذگر  برای به دست آوردن اعتماد مصرف کننده، مخصوصا در مقایسه با تبلیغات آنلاین سنتی. مصرف کنندگان در بهترین حالت نابینا هستند و در بدترین حالت با تبلیغات پیش رونده، پاپ آپ و بنر تحریک می شوند. بازاریابی نفوذگرایانه کمتر حالت فضولی کننده دارد ( البته در کشورهای خارجی که می توان برای تبلیغات از پایین کشیدن برندهای دیگر هم استفاده کرد ) و انعطافپذیرتر از تبلیغات سنتی آنلاین است؛ می توان آن را کوچک و آرام، بزرگ و پررونق و  یا یک چیزی میان این دو دانست ، تاثیرگذاران  افراد مختلفی می توانند باشند ، از یک دختر نوجوان گرفته که در مورد همبرگر مورد علاقه اش صحبت می کند و پول کمی در می آورد تا ستاره هالیوود کیم کارداشیان که با پوشیدن یک لباس می تواند 500،000 دلار برای برند ایجاد کند . اما موضوع اینجاست که شما هر شخصی که به صورت انفرادی عمل می کند را می توانید در اینستاگرام یا هرجایی UNFOLLOW یا BLOCK کنید ولی تبلیغات سنتی مانند بیلبردها و رول آپ و غیره را نمی توانید .

اما بازاریابها تاثیرگذاران را  را به عنوان تنها وسیله برای دور زدن مسدود کننده های تبلیغاتی می بینند: آنها تاثیر گذاران را به عنوان یک فرصت برای تعامل با نسل جدید مصرف کنندگان ( افرادی که همیشه گزینه ای برای جست و خیز دارند )  می دانند.

کارن Koslow، یکی از بنیانگذاران و مدیر عامل شرکت  Wellness Amplified، که یک آژانس تاثیرگذاری می باشد می گوید: با وجود اینکه بازاریابان بیشتر وقت خود را صرف تاثیرگذاران می کنند اما، "هنوز غرب وحشی است . او در ادامه می گوید: "برند ها نمی دانند و یا نمی فهمند که چگونه باید استفاده شوند و این در حالی است که مشتریان در پشت درب هایی که نمی دانند در حال درب زدن هستند ! (  منظور خواهان هستند ) ." "سوال این است: آیا ما هوشمند هستیم؟"

طبق گفته ناتان مایکل، یک تأثیرگذار و موسس کمپانی خلاق LOW RES  را تاسیس کرد، بسیاری از بازاریابان هوشمند نیستند. او می گوید که بسیاری از بازاریابان به نظر می رسد به محض ارسیدن به رتباطات بازاریابی جذاب، صادقانه و معتبر با مشتریان بالقوه راه اصلی را فراموش می کنند. مایکل می گوید که برندهای موفق ، کمپین تبلیغاتی راه اندازی می کنند و ارتباطات بسیاری را با بازاریابی اثرگذار برقرار می کنند. او می گوید، مارک های معتبر اینگونه به بزرگترین طرفداران خود وصل می شوند .

مایکل می گوید: بازاریابی خوب با دانستن اینکه چگونه یک رابطه خوب ایجاد می کند، می آید. "بهترین بازاریابان می فهمند که تجربه ی انسان در مورد ارتباط است. اگر فکر نمی کنید که با مردم ارتباط برقرار می کنید، نام تجاری شما احتمالا یک اثر انگشت بسیار بزرگ در جهان نخواهد داشت. "

اکثر بازاریابان متوجه می شوند که اعتبار و روابط مهم در بازاریابی تأثیرگذار هستند. گزارش ملی افغانستان گزارش می دهد که 58 درصد از مارک ها در طی سال گذشته با کمتر از 25 نفوذگر کار کرده اند، که نشان می دهد تمایلات بازاریابان برای روابط بهتر با نفوذ کنندگان است. اما همانطور که Koslow گفت، بسیاری از گوشه های بازاریابی تأثیرگذار هنوز بی قانونی، بدون اخلاق، اصول و خلاقیت هستند که کمپین های بازاریابی بزرگ را تشکیل می دهند.

Koslow می گوید: "مسئله بازاریابی تأثیرگذار فقط با داشتن استراتژی یا نظم و انضباط کافی نیست و افراد زیادی دنبال آن هستند."

بعضی مارک ها اتصالات معتبر را تقویت کرده اند، در حالی که دیگران به مردم و مخاطبان غول پیکرشان احترام می گذارند - بیش از حد سخت است، نمونه های خوبی از موفقیت و شکست در بازاریابی تاثیرگذار است. داستان هر دو می تواند بازاریابان را به سوی کمپین های تاثیر گذار اخلاقی، خلاق و معتبر هدایت کند.

ضرورت قانونی شفافیت

در سال 2014، برادران وارنر ، چندین شخصیت یوتیوب را برای بررسی بازی ویدئویی "Middle Earth: Shadow of the     Mordor" پرداختند. این کمپین به میلیون ها نفر رسید، اما به دادگاه تجاری فدرال آمریکا در مورد Warner Bros. منجر شد و پیش از این متهم به پرداخت هزینه برای بررسی شد . پرداختی مشکلی نخواهد داشت اگر نفوذگران با بینندگان در مورد معامله شفاف باشند  ،این در حالی بود که بررسی کنندگان پول گرفته بودند که جنبه های مثبت بازی را نشان دهند و از قسمت های منفی صحبتی نکنند  و این لعنی عدم شفافیت .

در اخر مشخص نشد چه میزان پول برای این تاثیرگذاری هزینه شده ، حتی با درخواست تاثیرگذاران هم از FTC جوابی گرفته نشد اما به دلیل  اینکه برادران وارنر در کمپین خود صادق نبودند کمپین موفق نبود و مجبور به فاش کردن تمام مراودات خود در این خصوص شدند .

FTC در کشور آمریکا قوانینی دارد تحت اینکه در راهنمایی تایید آنلاین خرید و ترغیب مشتریان برای خرید و هر انچه وجود دارد باید  توضیح داده شود : "چه در یک وبلاگ شخصی، یک صفحه شبکه اجتماعی یا در رسانه های مشابه، خواننده ممکن است متوجه شود که آن شخص تبلیغ کننده با شرکتی که محصولاتش توصیه می شود، ارتباط دارد. افشای این رابطه به خوانندگان در تصمیماتشان کمک می کند .

Koslow می گوید که حتی اگر شرکت ها فقط برای محصولات اجتماعی یا کوپن ها در معرض پست های اجتماعی تاثیر گذار باشند، نفوذگران باید بیننده ها را جبران کنند. تاثیر گذار می تواند بیننده ها را با یک هشتگ #ad، #Partner و #Thanks نام تجاری همه محبوب، یک رهبری مانند "حمایت:" و یا هر راه دیگری که رابطه خود را با شرکت روشن می کند . به عنوان مثال، برخی از تأثیرگذارترین ویدیوها ارتباطات خود را با شرکت در ویدیو یا توضیحات آن ذکر می کنند، در حالی که بسیاری از وبلاگ نویسان پست خود را با تایید کتبی به دست می آورند که توسط یک شرکت پرداخت شده است.

تأثیرگذاران باید از محصولات شما استفاده کند

شفافیت FTC را تحریک می کند، اما Koslow می گوید که اعتماد سازی از همه چیز مهم تر است و دنبال کنندگان باید اعتماد داشته باشند . اگر تاثیرگذار اعتماد را خراب کنند آنوقت هست که شرکت  آبرویش از بین می رود ، تاثیرگذار نه تنها باید مصرف کننده باشد بلکه باید به آن ایمان داشته باشد . بغضی افراد برای پول تبلیغاتی می کنند اما بعد از پروزه خود مصرف کننده می شوند چون محصول را قبول دارند و ان موقع هست که تاثیرات مثبت برند بواسطه عملکرد حقیقی شخص رشد می کند .

او می گوید که تاثیرگذاران باید قبل از تبلیغ از محصولات استفاده کنند و این مسئله باید به صورت قانونی تبدیل شود برای بازاریابی تاثیرگذاران . به عنوان مثال در سال 2012 که ویندوز 8 توسط مایکروسافت به بازار ورود کرد با هزینه 1.5 میلیون دلار توسط Gwen Stefani, Jessica Alba and Oprah Winfrey تبلیغ شد اما آیا انها قبل از تبلیغ از محصول استفاده کرده بودند ! . اطلاعاتی در مورد مایکروسافت داشتند ؟!

" Winfrey گفت خیلی صفحه نمایش زیبایی داره و در ان صفحه 12 خرید انترنتی صورت داد و از راحتی آن صحبت کرد امام مشکا انجا بود که این تبلیغ از توئیتر ارسال گردید و این درحالی بود که توئیتر بزرگترین رقیب نرم افزاری مایکروسافت بود و او از این مسئله آگاه نبود .

این بدترین سناریو برای Winfrey و مایکروسافت بود؛ او شبیه یک شل بود و مایکروسافت به نظر می رسید که نمی توانست مردم را به استفاده از سیستم عامل جدید خود بپردازد. سناریوهای شبیه این است که چرا مارک ها باید با نفوذگران واقعی که از محصولات خود استفاده می کنند کار کنند.

هنگامی که مایکل بعنوان یک تأثیرگذار شروع به کار کرد، کار خود را با مارک های شیکاگو که قبلا دوست داشت، مانند میخانه های محلی، فروشگاه های قهوه و عینک خریداری کرد. اکنون که مایکل آژانس Low Res را اجرا می کند، او "مناسبات طبیعی" را مهمترین قسمت مبارزات انتخاب کننده تأثیرگذار می نامد.

مایکل می گوید: "اکثر مارک ها نمی دانند چگونه حقایق [پیدا کردن نفوذگران] چرا که آنها هیچ شخصی در بخش بازاریابی ندارند که به اندازه کافی درک کند که آیا در واقع یک همکاری خوب است". "وقتی که ما در حال بررسی یک مشارکت جدید هستیم، می توانیم ببینیم که آیا این فرد ارزش های مشابهی دارد یا خود را از لحاظ زیباشناختی همانگونه که ما انجام می دهیم مهم است. در غیر این صورت فقط سر و صدا است. "

اطلاعات واقعی به مصرف کنندگان بدهد

حتی پستهای اصلی میتوانند پر سر و صدا و مضر باشند، اگر آنها قوانین را بپوشند و یا طرفداران اطلاعات غلط بدهند . کیم کارداشیان شاید محبوب ترین نفوذ کننده جهان است - تا ژوئن 2018، او 200 میلیون دنبال کننده در فیس بوک، توییتر و اینستاگرام داشته است و زمانی که او محصولی را پیشنهاد می کند، بسیاری از طرفدارانش گوش می دهند. او در دوران بارداری 2015 در کاردشیان، از مزایای داروهای صبحگاهی تولید شده توسط شرکت داروسازی دوشنه، خبر داد. به زودی پس از پست، اداره غذا و داروی او و شرکت را متهم کرد که خطرات و محدودیتهای مواد مخدر را به پیروانش افشا نمیکند، نقض قوانین FDA. در عرض یک ماه، شرکت دارویی دوشنای و کارداشیان را برای ارسال آنچه که کاراشیان به عنوان تبلیغ صحیح  در Instagram برچسب گذاشته است متهم و مجبور به پاک کردن ان کرد .

قبل از عذرخواهی کیم کارداشیان FDA به شرکت داروسازی اخطار داده بود که آخرین پستی که گذاشته است کامل نیست و نمایانگر موضوع نمی باشد و به نوعی تمام خطرات احتمالی را به مشتریان نمایان نمی کند به همین دلیل کیم یک لینگ در زیر نوشته ان قرار داد که مرتبط می شد با عوارض دارو در سایتی دیگر که نشان دهنده حقیقت بود اما آن سایت بعد از نمایان شدن گفته های حقیقی توسط هزاران تبلیغ دیگر مانند تبلیغات MTV و غیره به پایین کشیده شد و دیگر در معرض دید نبود این

مسئله شاید باعث تخریب کامل یک برند نشد اما او را به سمت صداقت راهنمایی می کرد . در اصل ما به این نتیجه می رسیم که خیلی وقت ها خود تاثیرگذار نیز اعتمادش نزد مردم از بین می رود و یا کم می شود اگر بدون اطلاعات تبلیغاتی را صورت دهد .

به گفته Melissa Musgrove، سرپرست رسانه های اجتماعی در Region Bank، Region Bank، نام تجاری موفق ترین نام تجاری را با نفوذگران آنلاین توسط آزمایشگاه های درگیر در سال 2018 به همراه پیروان آن، با میزبانی انجمن ها و رویدادهای آنلاین به نمایش گذارده است. این رویدادها - به اصطلاح "گفتگوی واقعی" و "احزاب توییتر" - آنلاین به معنای فراتر رفتن از پول و بانکداری و بحث در مورد رهبری، رشد حرفه ای و آموزش مالی است.

Musgrove می گوید این رویدادها تاثیر گذار با اندازه های مختلف مخاطبان، از میکرو تا کلان تاثیر می گذارد، اجازه می دهد که بانک با بسیاری از مشتریان خود ارتباط برقرار کند. نفوذگران میکرو ممکن است در احزاب توییتر به راحتی پیروان خود را جذب کنند، در حالی که تأثیرگذارترین متخصصانی که مخاطبان متوسط و بزرگ را دارند، ممکن است کرسی هایی را در رویدادهای Real Talk پر کنند.

اگر چه Musgrove می گوید معیارهایی برای احزاب توییتر مثبت و آسان برای پیگیری هستند، اندازه گیری ارزش حوادث شخصی گفتگو واقعی می تواند دشوار است. با این حال، Musgrove می گوید او داده های خوب کیفی در مورد وقایع شخصی دریافت کرد. Musgrove می گوید: "به غیر از اندازه گیری این کمپین، من فکر می کنم این فعالیت ها بر روی نام تجاری اثر هاله ای داشته باشند." "بسیاری از اینها در طولانی مدت منعکس شده است.

اجتنابات

هنگامی که Snickers در U.K. موفق به ساخت برنامه موفقیت آمیز خود در "U.S." "You're Not You When You're Hungry" را راه اندازی کرد، این شرکت افراد مشهور بریتانیایی را به صدای جیر جیر درباره موضوعاتی که به آنها مورد توجه نبود، پرداخت کرد. هدف Snickers این بود که توجه تماشاگران مشهور را قبل از اینکه متوجه توئیت هایشان در مورد اسنیکرز شوند  ، جذب می کند.

بزرگترین مشکل ممکن است این باشد که Snickers طرفداران قیمت را متزل کرده است، اما این قیمت نتوانست محتوای ایجاد کند که پیروانش بتوانند با آن ارتباط برقرار کنند. به جای جذب پیروانش، Snickers با ایجاد احساس آنها به عنوان احمق ها راضی بود.

یک روش بهتر برای مارک ها برای تجدید نظر به یک مخاطب آنفولانزای این است که کنترل خلاقانه مبتکر را کنترل کنید. مایکل می گوید کمپین مبارزه با مواد مخدر شخصی خود را با گری غاز، که او و دیگر نفوذگران به فرانسه را ربود و آنها را در تورنمنت خود را در معرض هوا قرار داد. به مایکل، این احساس بیشتر شبیه کار با یک دوست از یک مدیر خلاق قدرتمند است.

مایکل می گوید: "آنها فقط از ما خواسته اند از تجربیات لذت ببرند، اما بدیهی است هنگامی که شما به یک تجربه عظیم رسیدگی کنید، می خواهید آنها را به اشتراک بگذارید. وقتی فالورها یا تاثبرگذاران با ما وارد داستان شوند و کاملا جزئیات را حس کنند آنها درست مثل ما می شوند و این داستان ماست. این چیه که ما انجام میدهیم این همان چی است که فکر می کنیم. این احساس دوستی بهتر از تلاش برای فروش چیزی برای کسی است.

هنگامی که شرکت ها کمپین های نامناسب یا ناسازگارانه مانند کمپین Snickers U.K. را ایجاد می کنند، مردم احساس مشکوک می کنند. وقتی مردم می بینند مردم آن را می فهمند، مایکل می گویدمردم  نسبت به آن ها بیشتر حساس می شوند . "تبلیغات نباید چیز بدی باشد، اما زمانی که آن را تند و تیز می کند، مردم می توانند آن را بخوانند". شدن باشد، پیشنهاد می کند که مارک ها از بازاریابان موفق برای داستان های معتبر استفاده کنند و با افرادی که مایل به ایجاد محتوا برای نام تجاری هستند، همکاری کنند.

اعداد همه چیز نیستند

به تبلیغ پپسی توجه کنید او محصولش را با یک مسئله جدی و پر اهمیت مخلوط می کند و نتیجه عکس می گیرد : https://youtu.be/bTivpgMkGKA

پپسی به سرعت تجارت را از رسانه ها  خارج کرد و به مصرف کنندگان و جنر عذرخواهی کرد و گفت: "واضح است که علامت را از دست دادیم و عذرخواهی می کنیم. ما قصد نداشتیم که هیچ مسئله ای جدی را درک کنیم.

این ممکن است نمونه ای از چیزی است که Koslow به نام "مردم تعقیب" است. اگر چه بازاریابان ممکن است به مخاطبان زیادی مشهور جذب شود، چنین نفوذگران برای هر کمپین کار نخواهند کرد. گاهی اوقات، کوچکتر بهتر است. به عنوان مثال، یک نظرسنجی اخیر Markerly نشان داد که نفوذگران Instagram با کمتر از 1000 پیروان نرخ مشابه 8٪ دارند، در حالی که نفوذگران با بیش از 10 میلیون دنبال کننده دارای نرخ مشابه 1.6٪ هستند. چهره های متمایز به طور ناگهانی چشمان بیشتری را به مبارزات انتخاب می کنند، اما بازاریابان باید بپرسند که آیا آنها چشم راست خواهند بود. بدون هدفگذاری، بازاریابان که هدفشان اندازه مخاطبان هستند.

مایکل می گوید اغلب برند ها فکر می کنند که نفوذ کنندگان با فالوورهای بیشتر تاثیر بیشتری هم دارند و پیروزی می آورندولی اینگونه نیست و بیشترشان به نامشان مهر شده اند و چیزی بش از آن نیستند  .

تاثیر در عصر دیجیتال" استکهلا گزارش می دهد (گزارش محتوا )2017: که 60 درصد از مصرف کنندگان تحت تاثیر خرید و فروش خانواده و دوستان قرار دارند، در حالی که 23 درصد می گویند خرید آنها تحت تاثیر افراد مشهور است.

Koslow می گوید: "اگر کسی 1000 پیرو داشته باشد، بیشتر آنها دوستانشان هستند." "بازاریابان باید دقیق باشند؛ آنها نباید دنبال حجم فالور و یا زرق و برق داستان باشند .

اجتناب از تلخی، واقعیت در آغوش گرفتن


زمانی که خط ارتباط واقعی بین نفوذگران و پیروان آنها شکسته شود، لحظات شرم آور تمایل به پیروی دارند. در یک حالت دنبال کنندگان نه تنها محصول را خریداری نمی کنند بلکه بدون اطلاعات از رغیب طرفداری و تبلیغ می کنند .

 

این نوع بی نظمی غفلت برای نام تجاری و تأثیرگذار از آن بی بهره است. با توجه به واکنش های واقعی طرفداران مشهور و یا پاسخ های آلی از پیروان خود برای ارسال در حساب های رسانه های اجتماعی برند، بهتر است با استفاده از مارک های تجاری این کار را انجام دهید.

نمونه مورد علاقه Musgrove زمانی بود که یک مشتری در مورد حساب Facebook فیس بوک توضیح داد و نوشت که او و شوهرش از ولسوالی ها برای گرفتن فرزند گرفته اند. او از بانک برای انجام نقش در تکمیل خانواده خود تشکر کرد. Musgrove می گوید: "چیزی شگفت انگیز و قدرتمند برای داشتن یک دست،" می گوید. "مشتریان ما ممکن است وما در مورد مناطق نباشند و ممکن است در مورد یک حساب چک یا حساب پس انداز پرشور نباشند، اما در مورد زندگی که محصولات و خدمات ما آنها را قادر به زندگی می کند، فوق العاده پرشور است. ما واقعا می خواهیم در آن سرمایه گذاری کنیم. "

Musgrove می گوید داستان هایی مانند این باعث خاطرات مثبت برای پیروان و تشویق دیگران برای به اشتراک گذاشتن داستان های خود هستند. پس از ارسال داستان تصویب زن و شوهر، Musgrove می گوید که او چندین داستان از پیروان بانک های منطقه در سراسر کشور دریافت کرد. Musgrove می گوید: "ما سعی می کنیم داستان های خود را به شیوه های بزرگتر بگوییم." "این یک استراتژی تأثیر بسیار آلی است و نیاز به گوش دادن و پیگیری دارد."

فرم روابط بلند مدت با عوامل موثر

شما نمی توانید هرکسی را در رسانه های اجتماعی به اشتراک بگذارید، اما Musgrove می گوید که شما می توانید یک تصویر دلخواه را با ایجاد روابط با تأثیرگذارهای قابل اعتماد تسریع کنید. همانطور که در بسیاری از نمونه های فوق نشان داده شده است، شرکت ها در هنگام بروز خطا و اشتباه، با خطرات غلط، راحت هستند. هنگامی که مناطق در سال 2012 برنامه ریزی برای استفاده از بازاریابی انفجاری داشتند، "داستان های ترسناک" Musgrove و Regions را ترساندند و آنها را در رویکرد خود برای همکاری با نفوذگران محافظه کارانه قرار دادند.

Musgrove می گوید: "بعضی از مارک ها با نیت های خوبی به دست آمد اما برخی از . مشارکت با نفوذگران که بازتاب های مثبت زیادی در مورد نام تجاری نداشتند." "به همین دلیل است که ما در مورد پیدا کردن تأثیر گذاران و همسویی با افرادی که فکر می کنیم داستان های خوبی برای گفتن دارند و . می خواهیم نمایندگی نام خود را نشان دهیم، بسیار پرشور بوده ایم".

مارک های بیشتری در حال حاضر رویکرد دراز مدت برای بازاریابی تاثیرگذار دارند؛ طبق گزارش تحلیلگر ANA، 62 درصد از مارک ها به عنوان سفیر یا شرکای نام تجاری، به جای پیمانکاران یک بار، جبران کننده تأثیرگذار هستند. مایکل می گوید که روابط دراز مدت با نفوذ کنندگان، خلاقیت، همکاری بهتر و اعتبار بیشتری را برای مارک های تولید می کنند.

او می گوید: "مشارکت هایی که بیشتر از آن لذت بردم، [با نام تجاری] است که می خواهند با هم یک چیز جالبی ایجاد کنند، جایی که ما با هم دوست هستیم". "من فکر می کنم این بزرگترین برداشت است: برندها باید سعی کنند راه هایی را برای کار با افرادی که می خواهند با آنها کار خوبی انجام دهند پیدا کنند. هدف باید همواره ایجاد کار بهتر یا فرصت های بهتر باشد. "

درباره نویسنده:

هال کانیک

هال کانیک کار نویس برای مجلات AMA و خبرنامه های الکترونیک است.

ABOUT THE AUTHOR:

Hal Conick

Hal Conick is a staff writer for the AMA’s magazines and e-newsletters. He can be reached at hconick@ama.org or on Twitter at @HalConick.

ترجمه :

قباد چگینی

Translator:

Ghobad Chegini



مقاله شماره 1 - 

بزرگترین روند بازاریابی در سال 2018 چیست؟ KimWhitler از Forbes از کارشناسان صنعت برای بینش خود پرسیدند.

در انتهای هر سال، از مدیران اجرایی، سازمان های توزیع کننده، نویسندگان، استخدام های اجرایی و دیگر متخصصان صنایع مختلف و پیشینه ها می خواهم تا در مورد آنچه برای بازاریابان در سال آینده داغ خواهد شد، توجه کند. پیش بینی های امسال از سایبرنس امنیت به AI به رسانه های اجتماعی تا تاثیر در اتاق هیئت مدیره ناامید نشوید.

سال 2018 سال هوش مصنوعی خواهد بود: هوش واقعی، نه هوش مصنوعی (هنوز). مایک مارسلین، مدیر بازاریابی، @ JuniperNetworks

بررسی Salesforce گزارش داد که استفاده هوش مصنوعی در میان بازاریابان در دو سال آینده بیش از 50 درصد رشد خواهد کرد. در حالی که AI وعده بازاریابی را می دهد، من فکر می کنم چند سالی است که از AI تاثیر مؤثری بر نتایج بازاریابی دارد. در سال 2018، اطلاعات واقعی - که توسط تجزیه و تحلیل و اتوماسیون فعال شده است - جایگاه حدس و گمان را می دهد و اجازه می دهد تا بازاریابان بیشتر هدفمند و سریع به سمت جلو حرکت کنند، زیرا تاکتیک هایی را که سوزن را حرکت می دهند شناسایی می کند.

CMOs به مرکز فعالیت های بازاریابی تاثیرگذار بر شرکت تبدیل خواهند شد. جاش استیمل، مؤسس،mwiglobal

57٪ از CMOs در نقش کمتر از 3 سال بوده است. این کمترین مرخصی زمانی در کل C-suite است. هنگامی که فوربس گزارش خود را منتشر کرد، %50 مهم ترین CMOs در جهان 2017، تجزیه و تحلیل سریع نشان داد که این CMOs دارای دوره های متوسط 61٪ طولانی تر از همتایان خود بودند. برای این و دیگر دلایل، من پیش بینی می کنم که سازمان های غیر دولتی در سال 2018 موضع بسیار بیشتری را در نظر بگیرند، در مارک های شخصی خود سرمایه گذاری کنند و مارک های شخصی خود را برای ترویج شرکت هایشان به کار گیرند.

CMOs در نهایت جای خود را در اتاق هیئت مدیره کسب می کنند. گرگ ولش، شریک،SpencerStuart

همانطور که مصرف کنندگان توانایی بیشتری برای تاثیر گذار بر روی نام تجاری دارند، هیئت مدیره شرکت نیاز به اضافه کردن CMOs را به رتبه خود می داند. هیئت های فردا به همراه نسل بعدی متخصصین بازاریابی بازاریابی Omnichannel با تکنولوژی دیجیتالی به منظور کمک به شکل گیری یک مسیر استراتژیک سازمان می پردازند. تعدادی از CMOs فعال در هیئت مدیره تا به حال حداقل است، اما این در حال تغییر است - و این یک فروم کامل برای بازاریابان برای اثبات ارزش خود خواهد بود .

تبلیغات بازاریابی سنتی پس از فروش به بازاریابی مدولار منتهی خواهد شد. اسکات لوین، استراتژی بازاریابی SVP، KERN، یک سازمانOnnicom

به جای ایجاد کمپین ها تقریبا یکسان، بازاریابان به چارچوب "زندگی" مرکزی برای مدرن سازی، جایگزین تم ها، پیشنهادات و پیام ها در چارچوب حرکت خواهند کرد. به عنوان تکنولوژی بازاریابی، منحنی اقتباس را در بر می گیرد، توسعه مدرن بازاریابی ادامه خواهد یافت و سازمان ها را قادر می سازد تا برنامه های ارتباطی یا دستورالعمل های وسیع آگاهی را با تمایعات مدولار جایگزین، پیشنهادات، پیام ها و جدیدی از جمله AI ، AR & VR..

از طریق اینترنت چیزها، CMOs تاثیر بیشتری نسبت به موفقیت های محصول و رضایت مشتری با نام تجاری خواهد داشت. دون نیومن، CMO، @ IBMWatson

اینترنت چیزهایی را به CMOs بیشتر تاثیر در موفقیت محصول و رضایت مشتری نام تجاری. برای اولین بار در 100 سال تولید محصول، بازاریابان دسترسی مستقیم به مشتریان و نحوه استفاده از محصولات متصل را به دست خواهند آورد. تیم ها این رویکردها را نه تنها به قیمت، بسته بندی، موقعیت و ساخت محصولات بر اساس ترجیحات خود اعمال خواهند کرد، بلکه به ارائه راه حل های اضافی و خدمات ارائه شده از طریق اتصال می افزایند که به تجربه خود می رسند.

کارکنان تاثیرگذار جدید خواهند بود. مارگارت مولوی، CMO جهانی،SiegelGale

در عصر زمانی که مردم شما برند شما هستند، رهبران بازاریابی سرانجام متوجه خواهند شد که یک نیروی مشغول به کار مهم است. تحقیقات ما نشان می دهد که شرکت هایی که در استفاده از مزایای کار در محیط کار خود از اعتماد کارکنان، حمایت، نوآوری و حفظ بیشتر سرمایه گذاری می کنند، سرمایه گذاری می کنند. کارهای ساده به طور واضح ارتباط برقرار می کنند و مشخص می کنند که چگونه نقش کارکنان روابط مشتری را تحت تأثیر قرار می دهد تا نتایج کسب و کار را هدایت کند. در تلاش خود برای ساخت قهرمانان نام تجاری در هر سطح، رهبران باهوش، ارتباطات درونی داخلی را تقویت خواهند کرد، در حالی که شفافیت اساسی است.

در نهایت سال 2018، سالی است که کمیته های نظارتی سازمان ممکن است پتانسیل رسانه های اجتماعی را به حداکثر برسانند. تیم کالینز، سرپرست، مشاوران گریسیال

علیرغم اینکه بسیاری از CMOs منجر به تحول دیجیتال شرکت شده اند، CMOs و C-Suite به طور کلی، از لحاظ تاریخی، پذیرفته شده است. اما این در حال تغییر است 66 درصد از آنها می گویند از رسانه های اجتماعی برای راندن کسب و کار و ایجاد نام تجاری دیجیتال خود استفاده می کنند. 40٪ از کسانی که قبلا از رسانه های اجتماعی استفاده می کنند حرفه ای انتظار دارند که در سال 2018 بیشتر از آن استفاده کنند و 62٪ از کسانی که مایل نیستند استفاده کنند.

سالگرد میلادی: Millennials: 2018 خواهد بود سال Gen Z برای بازاریابان. سارا اسپویوی، CMO،Bazaarvoice

مصرف کنندگان ژنرال Z در حال سقوط هستند و 44 میلیارد دلار برای خرید قدرت به دست می آورند. در سال 2018، بازاریابان باید به بازاریابهای بازاریابی خود در هزاره ها دست یابند تا مخاطبان جوانتری را به دست آورند. نسل Z ارزش گرا، همه جانبه و اجتماعی آگاه است. به جای بازاریابی به مصرف کنندگان "همه چیز در مورد من"، شرکت ها باید با ذهنیت "همه چیز در مورد ما" ژن Z سازگار شوند و این کار را در شیوه های کسب و کار خود و پیام های تبلیغاتی برای کسب توجه و وفاداری خود منعکس کنند.

بازاریابان بر انتقال از متخصصین بازاری به متخصصان عمومی که می توانند منجر شوند، متمرکز شوند. کارن فلیت، کارگردان، کورن فری

فن آوری دیجیتال، از جمله افزایش AI و تمرکز بر داده ها، محتوا، اجتماعی و تلفن همراه، نیاز به متخصصان کاربردی در سطح بازاریابی را در بازاریابی افزایش داده است. این کمبود استعداد را با تجربه / توانایی گسترده برای رهبران در عملکرد ایجاد کرده است. در سال 2018، CMOs به تیم های خود بیشتر توجه خواهند کرد تا ارزیابی استعدادهای بالقوه رهبری را برای پیشبرد برنامه های توسعه و پیگیری انجام دهند و خط لوله رهبری جامد را ایجاد کنند.

داده های ارتباطی بینش گسترده ای را ارائه می دهند. ویگرام هدر، موسس و مدیر عامل شرکت، @ gebencomm

در حالی که برند ها در نهایت در مورد استفاده از داده های کسب و کار برای شکل دادن به استراتژی های ارتباطی بهتر عمل می کنند، این مع تا کنون یک فرصت از دست رفته است. در حال حاضر بخش های ارتباطات در مورد داده ها و تجزیه و تحلیل جسورانه هستند، ما شاهد استراتژی، عملیات، تحقیق و توسعه و ادارات دیگر در خارج از ارتباطات بازاریابی شروع به استفاده از داده های ارتباطی برای مدیریت تصمیمات کسب و کار.

بهترین فروشندگان متوجه خواهند شد که نام تجاری» مرده است و همه چیز در مورد فعال سازی جامعه و ایجاد رابطه است. دیوید مینیفی، CXO و معاون اجرایی شرکت Centene Corporation

به عنوان CMO، من می خواستم از تبلیغات (مانند وکلای آسیب شخصی) به ساختمان برند (مانند هارلی دیویدسون) افزایش یابد. با این حال، به عنوان یک CXO، دیدگاه من تغییر کرده است. من می خواهم انجام معاملات (مانند نگاه کردن به نمرات ورزش های رومه)، آنها را به تعهدات تبدیل (مانند خواندن ورزش Illustrated) و سپس آنها را به روابط (مانند طرفداران کاردینا در سنت لوئیس). تولید کنندگان که بر روی نام تجاری و نه روابط متمرکز هستند . مراقب باشید!

فروشندگان MarTech به شدت با توجه به قابلیت های امنیتی رقابت خواهند کرد. هالی راوللو، CMO و SVP، @ RSAsecurity

بازاریابی در خط مقدم خطرات در هنگام حملات سایبری است. به همین دلیل است که بزرگترین نرم افزار بازاریابی استفاده می کند - وب سایت - هدف اصلی است. 75٪ از رهبران فناوری اطلاعات مورد بررسی قرار گرفته اند که آسیب پذیری های زیرساخت بازاریابی منجر به نقص می شود. مقررات عمیق تر مانند GDPR، سازمانهایی هستند که بر روی درب ورودی دیجیتال قرار دارند که اطلاعات شخصی وارد و جریان دارد. شرکت های Clever MarTech این فرصت را برای تمایز استفاده خواهند کرد.

 

 

شرکت ها مسائل اجتماعی و زیست محیطی را بیان می کنند. آلیشیا تیلمن، CMO،SAP

در سال 2017، بازاریابان باید از خودشان بپرسند: آیا برند ما باید صدای مسائل اقتصادی، اجتماعی و محیطی داشته باشد؟» در حالی که عقل متعارف سکوت را بیان می کند، مارک هایی را که با درجات مختلفی از موفقیت در مکالمات گنجانده می شوند، می بینیم. مصرف کنندگان امروز و نیروی کار به کارفرمایی که مقادیر آن با خودشان هماهنگ شده است، ترجیح می دهند که مارک های پیشرو را برای یافتن این صدا و هدف الهام بخشند. در سال 2018، شرکت ها بر اهداف خود تأکید می کنند؛ کسانی که به طور صحیح این کار را انجام می دهند پاداش خواهند گرفت.

VR به واقعیت جدید ما تبدیل خواهد شد. مایک لامب، رئیس جمهور،mediamath

امروز، ما از دسکتاپ خود به گوشی هوشمند خود می رویم، اما در آینده، ما محیط محاسباتی محیط را ساکن خواهیم کرد. این که آیا آن AR، VR یا عینک های هوشمند است، ما با جهان محاسبه شده ما احاطه شده، فیزیکی و متافیزیکی خواهد بود. مارک ها باید در این زمینه با مشتریان خود مکالمات داشته باشند. تکنولوژی مانند VR ممکن است به نظر آیند در سال 2017، اما این فقط یک رسانه دیگر خواهد بود که به عنوان وسیله ای برای پیام های تبلیغاتی خدمت خواهد کرد.

هوش مصنوعی از حرف زدن به یک واقعیت حرکت می کند. آرنو پاتاباریامان، CMO،InMobi

در سال 2018، CMOs های بیشتری را می بینیم که می توانند هوش مصنوعی (AI) را فراتر از اتوماسیون و بهینه سازی استفاده کنند. بازاریابان در مقیاس وسیعتر توجه بیشتری به تعاملات تبلیغاتی مصرف کنندگان آغاز می کنند. AI می تواند تصاویری را که کاربر می بیند تعیین کند و آنها را به طور مثبت پاسخ دهند و آنهایی که به سادگی نادیده گرفته می شوند. با پیشرفت در یادگیری عمیق، AI توانایی کمک به بازاریابان را دارد که نه تنها اطلاعات متنی، بلکه تصاویر را نیز درک کند.

2018 شروع به پایان دادن به جامعه تلفن معتاد امروز را نشان می دهد، زیرا فناوری شروع به حرکت از صفحه نمایش هایی که ما با آن حمل می کنیم. آرون شاپیرو، مدیر عامل و موسس،hugeinc

محصول جدید فناوری هوشمند (Alexa، Series 3 Apple Watch) سردردی جدی برای بازاریابان خواهد بود زیرا آنها باید اساسا دوباره تصور کنند که چگونه با مشتریان ارتباط برقرار می کنند که کمتر بر روی تلفن همراه و بیشتر در صداهای و صدای مورد استفاده قرار می گیرند.

این مقاله توسط Kimberly A. Whitler از Forbes نوشته شده است و به طور قانونی از طریق شبکه ناشر NewsCred مجاز است. لطفا تمام سوالات صدور مجوز را به legal@newscred.com هدایت کنید.

ترجمه : قباد چگینی

https://business.twitter.com/en/blog/2018-marketing-predictions-from-C-Suite.html




The 5 Biggest Marketing Trends For 2019

5 روند عظیم بازاریابی در سال 2019

 


این مقاله درباره روند، پیش بینی ها و فرصت های جدید در سال 2019 است. "هیچ چیز تا کنون واقعی نمی شود تا تجربه شود." -جن کیتس می گوید چه کسی تا به حال فکر کرده بود که کلمات جان کیتس، شاعر انگلیسی، تقریبا 200 سال پس از نوشته شدن، به ویژه برای کسب و کارها استفاده شود . در واقع، یک مطالعه مشاوره فورستر که توسط اداب در ماه آوریل انجام شده است، دریافت که 80 درصد از تصمیم گیرندگان تجاری تصریح کرده اند که بهبود تجربه شرکت ها در میان اولویتهای مهم خود در سال آینده است. بنابراین وفاداری مشتری 81٪ افزایش یافت . کارشناسان به سایت CMO در این سناریوی جدید تجربه مشتری، ترکیب داده ها و خلاقیت را در کنار هم قرار دادند. آنها همچنین به تمرکز بیشتر در سال 2019 در مورد شخصی سازی، تجربیات فراگیر موبایل، و در B2B، یک رویکرد در سراسر جهان به حساب های راهبردی اشاره کردند.. انتظار می رود تاکید مداوم بر ایجاد دیدگاه آرزو در مشتری، در میان صنایع و به لحاظ اخلاقی برای کسب اعتماد باشد و در تلاش های خود برای خدمت به مشتریان ، سازمان ها بیشتر قصد ایجاد یک زیرساخت داخلی دارند که آنها را قادر می سازد که در همان سرعت به عنوان مشتریان خود حرکت کنند.


بیایید نگاه دقیقتری بیدازیم

1-خلاقیت مبتنی بر داده ها یک تفاوت استراتژیک در تجربه مشتری خواهد بود طبق گفته Stacy Martinet، VP استراتژی بازاریابی و ارتباطات در ادوبی، داده ها در راستای دستیابی به تجربه مشتری مهم هستند، اما CX عالی ترکیبی از خلاقیت و هوش است CMO.com متعلق به Adobe گفت: "یک رویکرد مبتنی بر داده ها برای خلاقیت به بازاریابان کمک می کند تا کارآمدتر، محتوای سریع تر را ایجاد کنند و محتوای آن را به مشتری مناسب، در کانال های درست ، در زمان مناسب ارسال کنند." "یکی از مؤلفان مشترک بین شرکت های نوآورانه امروز، دیدگاه یکپارچه از مشتری است و اطلاعات را از منابع مختلف جمع آوری می کند. این یک ترکیب خلاقیت و هوش است تا بتواند ایستادگی کند. مارتینت افزود، سازمان های پیشرو در حال فکر کردن درباره نحوه ادغام داده ها و خلاقیت هستند. مارتینت افزود: "این راز نیست که همکاری، به طور کلی، در نوآوری قرار دارد." "تیم های خلاق باید بیشتر با تیم های داده و تجزیه و تحلیل خود کار کنند تا رفتارهای مداوم مصرف کنندگان هر دو آنلاین و خاموش را درک کنند." جیسون هلر، شریک و سرپرست جهانی، عملیات بازاریابی دیجیتال در McKinsey، موافقت کرد و گفت، در چند سال گذشته  بعضی از بازاریابان با تمرکز بر روی بهترین شیوه هایی که موجب هدایت روند تبدیل کوتاه مدت شده اند، به کار خود ادامه دادند، زیرا آنها اقداماتی را که باعث درگیر شدن در دراز مدت و ایجاد ارزش بیشتر برند می شوند، فدا می کنند. او گفت که این امر در سال 2019 تغییر خواهد کرد، زیرا شرکت های بیشتری به مشتریان یک اولویت می دهند. هلر به CMO.com گفت: "ما در سال جاری یک تحقیق در مورد ادغام داده ها و خلاقیت برای رشد رشد اقتصادی انجام دادیم." "و یکی از چیزهایی که از این مطالعه بیرون آمد این بود که شرکت هایی که داده ها و خلاقیت را در عملکردهای روزمره خود ادغام می کنند، دو برابر رشد شرکت هایی که این توانایی ها دارند، اما آنها را به طور جداگانه اداره می کنند." تحقیق McKinsey نیز دریافت که بسیاری از شرکت هایی که به دنبال ادغام دو رشته هستند شکار برای استخدام "استعداد کل ذهن"، که هر دو سمت چپ و راست مغز است. به عبارت دیگر، 2019 ممکن است به خوبی سال خلاق هدایت داده باشد. گروه ادبی مارتین اظهار داشت که اگر شرکت های بیشتری شروع به ارائه آموزش داده ها / تحلیل های بیشتر در سراسر سازمان در سال 2019 نکنند، شگفت زده نخواهند شد و همچنین به اطلاعات و اطلاعات مربوط به توانایی های تحلیلگران خلاقانه خود بخصوص پرداخت. او گفت: "دموکراسی داده ها به یک سازمان و تیم های مختلف آن امکان دسترسی سریع و درک اطلاعات را می دهد." "این به تصمیم گیری سریع تر و تیم های موفق و سریع تر تبدیل می شوند .

2-خرده فروشان در تجارت تجربی دو برابر می شوند

تجارت الکترونیک به طور سنتی روی عرضه مصرف کنندگان به پایین ترین قیمت در تلاش برای فروش موجودی سریع است. طرح های بازاریابی به دنبال آن بودند. اما همان طور که اقتصاد تجربه در خطوط صنعت گسترش می یابد، تجارت الکترونیک خرده فروشی، به ویژه، به شیوه ای متفاوت از فروش منتقل شده است.

بر طبق نظر مارتینت، تجارت تجربی در حال افزایش است و نیاز به تغییر در اندیشه در سراسر سازمان دارد. او توضیح داد: "همه چیز این است که تمرکز خود را در مورد تجربیات و ارتباط مداوم با مشتری خود تغییر دهید، نه فقط برای یک معامله واحد."

مارتینت پیش بینی می کند که محتوای جذاب نقش مهمی در استراتژی های بازرگانی خرده فروشی در سال 2019 با تأکید بر پرورش مشتریان دارد، به طوری که زمانی که زمان خرید آن است، ابتدا برند یا فروشگاه شما به ذهن متبادر می شود.

وی گفت: "این وفاداری 101 است: یک معامله یکبار ممکن است نتایجی کوتاه مدت را به ارمغان بیاورد، اما طرفداران واقعی محصولات و مارک های شما هستند که خریداران خریداری می کنند.

 

شرکت های بزرگ تحقیقاتی معتقد هستند که ایجاد تجربه های یکپارچه واقعا بخش بزرگی از هر موفقیت آمیز استراتژی تجارت تجربی در سال 2019 است. "ما تمرکز Continued در تجربیات بدون درز در کانال های مختلف و او گفت که مارک ها همچنان سعی می کنند نقاط اصطکاک را در برابر تعداد روز افزون امتیازات لمس مشتری افزایش دهند که به طور بالقوه منجر به معامله می شود.

ویکرام اضافه کرد: به عنوان سیستم عامل جدیدتر، به خصوص تکنولوژی صدای و همه جانبه مانند واقعیت افزوده، در تصویب مصرف کننده رشد می کند و این تجارب را با تمام بخش های دیگر سفر مشتری هم تبدیل می شود.

در واقع، RBC Capital Markets پیش بینی می کند که الکسا آمازون 10 میلیون دلار درآمد تجارت الکترونیک را تا سال 2020 به ارمغان خواهد آورد. "این موضوع نیست که اگر صدای به عنوان یک مزیت تجاری و بازاریابی مورد استفاده قرار گیرد، اما زمانی که،" رابرت بلات، مدیر عامل شرکت MomentFeed "و هنگامی که این تغییر اتفاق می افتد، حرکت از جستجوی صوتی به تعامل با صدای خرده فروشان می خواهد به یک مزیت اول تبدیل شود .

هلر مک کینزی، علاوه بر آنلاین، حرکت به سمت تجربی تجربی نیز به صورت آفلاین احساس خواهد شد. مطالعات قبلا نشان می دهد که مصرف کنندگان که هر دو فروشگاه آنلاین و فروشگاه را دارند، دارای ارزش عمر بالای 30٪ نسبت به افرادی هستند که فقط یک کانال را خرید می کنند.

Vikramهمچنین انتظار دارد که تلفن همراه برای تبدیل شدن به یک نقطه اتصال دیجیتال حتی بیشتر برای مصرف کنندگان در حالی که آنها در فروشگاه هستند. امروزه تقریبا 60 درصد از خریداران در حالی که در فروشگاه ها اطلاعات و قیمت محصولات را می بینند، و این تعداد در سال آینده رشد خواهد کرد. او گفت که در حال حاضر این واقعیت افزوده به صدها میلیون کاربر iOS در سراسر جهان در دسترس است، ما احتمالا خرده فروشان و مارک های تجاری را ایجاد می کنیم که تجربیات تلفن همراه بیشتری را در بر می گیرد که اطلاعات در زمان واقعی را در محیط اطراف فروشگاه قرار می دهند.

3-شخصی سازی: بازاریابان مدتهاست درباره شخصی سازی از نظر اخلاقی صحبت می کنند (اتصال محتوا و داده ها)

اما، طبق گفته ویارام، بازاریابی همچنان در سطح بسیار پایینی از شخصی سازی است. با این حال، او گفت که انتظار دارد که استراتژی ها در سال 2019 بالغ تر شوند، زیرا شرکت ها شروع به اتصال داده ها و محتوا به مفهوم یک به یک می کنند.

ویکارام گفت: برای اینکه واقعا ارزش شخصی سازی را باز کنیم، شرکت ها باید ابتدا دیدگاه مشترکی از مشتریان خود ایجاد کنند. هلر مک کینزی موافقت کرد. او گفت: "نمایش تنها مشتری تنها مهمترین دارایی است که یک بازاریاب مدرن می تواند داشته باشد و این اصلی از تلاش های شخصی سازی آنها است." "این همچنین می تواند از قابلیت نسل بعدی بازاریابی بازاریابی نسل بعدی خود نیز برخوردار شود."

هلر افزود، هنوز یک "عرفان" درمورد مشکل ادغام اطلاعات متفرقه در یک سازمان وجود دارد. دیدگاه او این است که ایجاد یک دیدگاه واحد از مشتری چالش مردم است.

این صنعت قطعا پیشرفت هایی را از یک دیدگاه فناوری انجام داده است. ادبیات مارتین به Adobe، SAP و مایکروسافت در ماه سپتامبر اعلام کرد که ابتکار Data Open داده شده است، ترکیب قدرت تکنولوژی های خود را برای کمک به مارک های بهتر اتصال داده های خود را در سازمان های خود و ایجاد یک نمایش واحد.

هلر گفت، یکی دیگر از کلید شخصی سازی ، ساختار داخلی است. او انتظار دارد شرکت ها در سال 2019 بر روی ساخت مدل های اجرایی بازاریابی پر جنب و جوش که در آن تیم های متقاضی می توانند تجربه کنند، با استفاده از داده ها و پشته سازی تکنولوژی برای به دست آوردن ارزش، کار خواهند کرد. البته، حفظ حریم خصوصی، نقش مهمی در استراتژی شخصی سازی سازمان ایفا می کند. مارتینت گفت، قوانین جدیدی مانند قانون حریم خصوصی GDPR + کالیفرنیا که در ژانویه 2020 به اجرا در می آید، به این معنی است که بازاریابان باید در حصول اطمینان از برآورده ساختن داده های اخلاقی و کسب اعتماد مصرف کنندگان متمرکز شوند. وی گفت: "هنگام انتخاب شرکا برای کار کردن، علامت های تجاری باید محصولات و خدمات را جستجو کنند که از داده هایی که به آنها اعتماد دارند محافظت می کند و با توجه به حریم خصوصی طراحی شده اند." "حفظ حریم خصوصی در مورد احترام به مشتریان شما و دادن کنترل آنها بر نحوه استفاده از داده های آنها است. شفاف بودن و کمک به آنها در درک ارزش گزاره " هلر گفت، در سال 2019، بسیاری از سازمان ها آنچه را مک کینزی به عنوان یک "رضایت مدیریت" عنوان می کند، دارد. این شامل داشتن یک دیدگاه اخلاقی درباره نحوه مدیریت اطلاعات مشتریان، محافظت از آن داده ها و ایجاد حاکمیت در اطراف نحوه استفاده از این اطلاعات است. هلر گفت: "من فکر می کنم این یک تعهد مطلق است که ما صرف نظر از این که قوانین وجود دارد یا نه، زیرا در نهایت آنها وجود خواهند داشت."انجام خواهیم داد . "بنابراین شروع به کار که راه امروز است ، تنها مسیر شما را برای موفقیت بیشتر در آینده تعیین می کند."

4- بازاریابی مبتنی بر حسابداری در B2B برای به دست آوردن امتیازات جدید

امروزه، بازاریابی مبتنی بر حسابداری  ABM در مراحل اولیه خود قرار دارد، ویکرم دون و برادستریت گفت که شرکت های فن آوری در استفاده از این استراتژی از سایر صنایع جلوتر هستند. او گفت: "بسیاری از شرکت ها می دانند که این مهم است، اما آنها مهارت ها و منابع مناسب در خانه ندارند." گفته می شود که انتظار می رود تمرکز و استراتژی بسیار بیشتری در مورد ABM در سال 2019 داشته باشد.

به گفته مری گیلبرت، SVP از خدمات استراتژی و حساب در R2i، سازمان ها برای موفقیت باید هماهنگی بین بازاریابی و فروش را سخت تر کنند. او گفت: "این رابطه اجازه می دهد تا" ارکستراسیون بهتر در اطراف فعالیت ها در حساب های هدفمند  به گفته  

The Brand Brief Behind Nike’s Just Do It Campaign
کمپین فقط انجام بده برند نایک

نویسنده :

Jerome Conlon

ترجمه : Ghobad Chegini

فقط انجام این نمونه ای از یک کمپین نام تجاری است که عمیقا به شخصیت معتبر ارزش برند نایک و هدف برند اشاره کرد.اما، تعداد کمی از افراد در مورد مکالمات داخلی که منجر به خلاصه آگهی شده بودند، می دانستند که این کمپین را به آژانس نیلک و ووپیدن کندیاعزام کرد.تا اینجای کار من بودم درست در وسط کار.امروز در برند اینسایدر من چگونگی آن را به اشتراک می گذارم.اجازه بدهید با برخی مقدمات شروع کن.معنای نمادین یک نام تجاری با هدف اصلی آنمطابقت دارد و به عنوان یک لرزش میدان که از هسته یک شرکت منتشر می شود، بیان می شود.اگر یک نام تجاری تبدیل به نماد شود، برای تبدیل شدن به یک انرژی در سطح جهانی که مشتریان عمیقا با آن شناسایی می شوند، باید ویژگی های متعالی روح انسان را تحریک کند و برای انجام این کار، باید بینش عمیق خود را به هدف منحصر به فرد آن در جهان بیان کند.چنین هدف نام تجاری عمیق را می توان به عنوان تقاطع سه حلقه نفوذ توصیف کرد.اولین دایره مربوط به درک یک تنش اجتماعی اساسی است که به شدت نیاز به حل و فصل دارد.دایره دوم مربوط به یک حقیقت نام تجاری هسته است که دلایل برای وجود یک نام تجاری را بیان می کند.سومین حلقه یک نیاز مصرف کننده خاص را به گونه ای تعریف می کند که نام تجاری می تواند به صورت قانونی آدرس دهد و بگوئد مشتری کجا رود و چه بکند.این سه محافل نفوذ در زمستان سال 1987 موضوع بحث در میان اسکات بستر و من بود.اسکات به تازگی به عنوان مدیر تبلیغات نایک استخدام شده بود و من مدیر بازاریابی بینش و برنامه ریزی نایکی بودم. در آن زمان با اولین انقباض فروش در تاریخ خود مبارزه کرد و فقط 20 درصد از نیروی کار خود را از دست داد. آژانس نایک تازه وارد دسته ای از آگهی ها شده بود که با مدیر ارشد و نیروی فروش هماهنگ شده بود. من از تام کلارک، نایکی، خواسته بودم تا اسکات را کاملا در مورد وضعیت برند، هدف تجاری و ارزش های نام تجاری اش، مختصر توضیح دهد.در اینجا مباحثاتی هست که با اسکات در جلسه مطبوعات برند در موردش صحبت کردیم.

چاقی و تعویق در جامعه آمریکایی برای اکثریت جمعیت مشکل است.رکود اقتصادی به بسیاری از مدارس منجر شده است که برنامه های ورزشی را از ضرورت بودجه برمی دارند.نام تجاری نایک فقط با یک محدوده وسیعی از ورزشکاران مرد در عرصه رقابت های ورزشی صحبت می کرد. نام تجاری نایک توسط ورود Reebok که منافع ن تناسب اندام را با اختراع یک دسته جدید از جمله کفش های هوازی گرفتار شد محاصره شده است.نایک نیاز به گسترش نقطه دسترسی در مدل ارتباطی با نام تجاری خود دارد تا به حلقه های وسیع مردم،از جمله ن و همه علاقه مندان به رشته های ورزشی محلی مربوط شود.نقش واقعی تناسب اندام در زندگی مردم، تجربه واقعی کار کردن،انجام تمرین هوازی،رفتن به دوچرخه سواری،و غیره،باعث می شود تا روحیه مردم رو به افزایش باشد.با اسکات تأکید میکنیم که مشارکت روزانه در ورزش و تناسب اندام،مردم را بسیار عمیق می کندکه تجربه و احساس شادی کنند،سبک زندگی اش عوض شود و ارتقا یابد.این درخشش درونی تجربه ورزشی، مرکز محرمانه برای تجربیات تجربی مقاصد ورزشی» است.این احساسات مثبت انسانی است که بیش از 150 میلیون نفر در ایالات متحده به طور مرتب تجربه می کنند.این تجربه شادی درونی واقعی بود و تمام آنچه که نایک در ارتباطاتش انجام داده بود، راهی بود که بتواند به این روحیه برسد و به عنوان یک قهرمان برای همه چیز خوب و درست در مورد آن، تبدیل شود.این تاکید شد نایک در این لحظه از زمان فرصتی برای تبدیل شدن به شخصیت اصلی همه چیز عالی و پرطرفدار در مورد تجربه ورزش و تناسب اندام بود.مدل ارتباطات گذشته نایک تنها بر ورزشکاران نخبه در ورزش های پر رقابت تأکید داشت. این همان چیزی است که ما در بالای مدل ارتباطات هرمی نامگذاری کردیم. نایک جهان ورزش را به عنوان یک هرم نفوذ با این ورزشکاران نخبه در اوج مشاهده کرد. تا این لحظه، آژانس ما در تولید آگهی ها تنها از منظر بالای هرم متمرکز بود. اما ورزشکاران حرفه ای و کالج به عنوان یک گروه تنها حدود یک میلیون نفر را شامل می شد، در حالی که جهان تناسب اندام حداقل 150 برابر بزرگتر بود.اسکات و من بحث کردیم که حقیقت نام تجاری نایک، تلاش برای جذب و ارائه عملکرد ورزشی معتبر در سراسر هزاران تن از محصولات ورزشی و تناسب اندام است. و یکی از بنیانگذاران نام تجاری نایک، بیل بومرمان، یک بار گفته بود، "هر کس بدن دارد و بنابراین یک ورزشکار بالقوه است".بر اساس این بحث، و ورودی از سوی دیگر مدیران نایک و دور اول تبلیغات برای بهار 1988، تنها سه هفته در شغل جدید خود ، یک صفحه کوتاه را به نمایندگی نایک W + K ارائه کرد:"نایک در حال تبدیل شدن به یک شبکه تلویزیونی تبلیغاتی قابل توجه است. ما تقریبا سه برابر آنچه که ما در مبارزات انقلاب در پاییز سال 1988 صرف کردیم (با وجود چشمگیر بودن انقلاب»، نایک در سال جاری کمتر از 5 میلیون دلار برای تلویزیون صرف کرده است). این یک نقطه عطفی برای یک شرکت که مدتها پیش با مشتریان خود در تماس بوده است مثلا  با راننده درب عقب یک واگن صحبت کرد. این فقط نمی تواند یک نگاه زیرکانه به جایی که ما بوده ایم باشد. ما باید از میراث مان افتخار داشته باشیم، اما باید بدانیم که درخواست تجدید نظر در فیلد Hayward (یک آگهی در استادیوم دانشگاه ریاضی دانشگاه اورگان) محدود است و به طور بالقوه برای کسانی که ورزشکاران بزرگ نیستند بیگانه هستند. ما باید این نام تجاری را فراتر از هسته خالص خود بدانیم . ما باید از صحبت کردن فقط با خودمان جلوگیری کنیم. وقت آن است که نقطه دسترسی را گسترش دهیم. ما باید طیف کاملی از پاداش های ورزشی و تناسب اندام را جذب کنیم. ما این را با "انقلاب" به دست آوردیم. حالا ما باید مرحله بعدی را بپذیریم. "این آگاهی داخلی در مورد وضعیت برند، ارزش های اصلی برند و هدف تجاری، پیشگویی است که منجر به ایجاد کمپین "Just Do It" شد. هنگامی که یک شرکت هدف خود را به یک پلت فرم موقعیتی و کمپین نام تجاری تبدیل می کند، به عنوان Nike با Just Do It کار می کند و سپس می تواند یک روحیه در ارتباطات ایجاد کند که مردم تمایل دارند، که انرژی پنهانی و انعطاف پذیر جاذبه در میدان برند باز می شود. این نمونه از یک کمپین عمیق است که در عمق بیشتری در نام تجاری Soulble نام شناخته می شود - انرژی پنهانی در شرکت و نام تجاری خود را باز کنید.مبارزات عمیق مانند Just Do It، برای رسیدن به اهداف آسان نیست، اما برای اهداف بسیار ارزشمند است. آنها دارای کیفیت و الهام بخش خاصی هستند که می توانند فرهنگ داخلی یک شرکت را نیز تقویت کنند. نمونه هایی دیگر از کمپین های عمیق را می توان در داخل علامت سحرآمیز» یافت. در اینجا یکی از نخستین تبلیغات Just Do It است که شامل والت استاک است که این برنامه را در بهار سال 1988 راه اندازی کرد. این نشان می دهد که کمپین عمیق پلت فرم نام تجاری را ارائه می دهد که می تواند تفسیر و تجدید بیش از دهه ها. قبل از انجام این کار، نایک یک نام تجاری ملی بود. پس از راه اندازی Just Do It، فروش نام تجاری نایک دوباره جوان شد و در طول ده سال آینده 1000٪ افزایش یافت. و نایک واقعا به نقش خود به عنوان یکی از مارک های مشهور و روحیه برتر جهان تبدیل شده است.

به عنوان مقایسه، بازاریابان ممکن است به این موضوع نگاه کنند و اعلام کنند که آن را کاملا به عنوان یه نمونه جالب نشان می دهند -کمپین های فکر می کنم و همکاری با استیو جابز، اما شاید بیشتر در سایر روش های مهم آشکار شد. این فکر کردن متفاوت» متعلق به ده سال پیش بود . و من مطمئن هستم که استیو جابز زمانی که به اپل بازگشت  برای فکر کردن در مورد آنچه ممکن است با کمپین نام تجاری رخ دهد الهام گرفت.بینش در مورد چگونگی تقلید کردن اهداف نام تجاری منحصر به فرد است. هیچ کس در مورد این به من اطلاع نداده است. و پیوند یک هدف مشخص به یک پلت فرم ارتباطی عمیق و ، این است که چرا این مفهوم "عمیق" عمیق است که باید مورد مطالعه قرار گیرد.به طرز وحشیانه ای، وقتی Dan Wieden از او پرسید که الهام گرفته است تا این شعار را مطرح کند، فقط آن را انجام دهید . هیچ کدام از این پیشنهادی که بود دیگر وجود ندارد. در عوض، او از آخرین کلمات قاتل محکوم، گری گیلمور، الهام گرفت و گفت: بگذار این کار را بکنی.با این حال، Dan Wieden با بهره گیری از تخیل خود برای اجرای یک مبارزات باورنکردنی با هم، در حال بهره برداری از نایک بود. و البته افرادی که بخشی از داستان را می دانند.

کمک کننده ها در این طرح :
پروژه Blake کارگاه تعیین موقعیت نام تجاری

استراتژی خدمات Insider

انتشارات و منابع رایگان برای بازاریابان

 

نویسنده :

Jerome Conlon

ترجمه : Ghobad Chegini                                                                        : Ghobad Chegini Translator

ترجمه : قباد چگینی

https://www.brandingstrategyinsider.com/2015/08/behind-nikes-campaign.html#.XHYfuYgzYdU

https://www.instagram.com/ghobad_chegini/

 


marketing mix

جنبه های نظری عوامل آمیخته بازاریابی

Vilniaus  علوم کاربردی وزارت بازرگانی بین المللی کالج دانشگاه

ترجمه قباد چگینی ( رفرنس ها در انتها نوشته شده است )

 Ghobad Chegini :Translator of this Article

                                                                                                                                          چکیده :

هدف مقاله بررسی جنبه های نظری مجموعه های بازاریابی است. مقاله در مورد آن بحث می کند چون ترکیب عوامل آمیخته بازاریابی یکی از اهداف اصلی برای تنظیم اهداف و اقدامات بازاریابی ست. اهمیت هر عنصر نه تنها در مورد شرکت و فعالیت های آن، بلکه در رقابت و زمان متفاوت و به پارامترهای زیادی بستگی دارد. اما مهم این است که تمام عناصر بازاریابی همبستگی دارند و باید در کل اقدامات آنها دیده شود. برخی از موارد ممکن است اهمیتش نسبت به دیگر عوامل  بیشتر باشد ؛ این مسئله به طور عمده بر روی استراتژی شرکت و فعالیت های آن بستگی دارد. شرکت هایی که خدمات را ارائه می دهند - ارائه خدمات یکی از عناصر کلیدی است که در مقاله مطرح می گردد .

 داخل پرانتز جزو مقاله نیست و خود من شخصا برای درک بهتر اضافه می کنم ( منظورش این هست که جهت گرته برداری ما در کتاب ها با فور پی آشنا شده ایم ولی ممکن است خیلی پی های دیگر هم وجود داشته باشد مثلا خدمات که به نوعی پی آن پی پروداکت هست ) عناصر بازاریابی شامل محصول، قیمت، محل و تبلیغ می باشند و زمانی که این ابزارها با هم ترکیب می شوند کارآمدتر هستند .

کلمات کلیدی :

عوامل آمیخته بازاریابی، قیمت، محصول، محل، ترویج فروش، تبلیغات، بازاریابی مستقیم

مقدمه :

روند فرایند جهانی شدن در قرن بیست و یکم منجر به تغییر قابل ملاحظه ای در تمام تجارت می شود محیط ها شرکت ها باید شیوه های معمول خود را تغییر دهند. امروزه، شرکت های تجاری که به دنبال پاسخگویی به نیازهای مشتریان نیستند نمی توانند به هیچ وجه به تکنیک های قبلی متکی باشند. بیزینس ها در حال انتخاب شدن هستند؛ آنها برای راه حل های بازاریابی سنتی کافی نیستند. کاربران برای تبادل یک شرکت در بخش تجارت تشویق می شوند، در حالی که مدیریت انطباق و ارائه یک ترکیب بازاریابی به روز شده آن باید وجود داشته باشد. شرکت ها با رقابت زیاد مواجه هستند، به طوری که برای اجرای یک فعالیت تجاری موفق در بخش تجارت، باید موارد فوق را انجام دهید: گسترش طیف وسیعی از خدمات، فروش کالاهای با کیفیت، پرداخت به منظور رفع خواسته خریداران و کاهش هزینه ها.  هماهنگی و استفاده موثر از عناصر ترکیبی بازاریابی و اقدامات آنها درجهت دستیابی به اثربخشی مدیریت عوامل آمیخته بازاریابی موثر می تواند به راحتی بودجه شرکت را مدیریت کند و به اهداف مورد نظر برساند. شرکت هایی که تلاش می کنند به طور موثر کار کنند و به آنها دست پیدا کنند مطمئنا اهداف را به خوبی به کنترل تمام خود درآوردند. برای رسیدن به بهترین نتیجه باید از همه عوامل دخیل استفاده کرد و کافی نیست که فقط یک یا چند عنصر را استفاده کنیم و نکته مهم این است که باید تمامی آنها ( عوامل آمیخته بازاریابی ) را در یک راستا قرار بدهیم .

 

مفهوم عوامل آمیخته بازاریابی  :

مجموعه بازاریابی به معنای محصول، توزیع، ارتقاء و استراتژی های قیمت گذاری برای تولید و انجام مبادلات و دستیابی به بازارهای هدف. "بازاریابی ترکیبی - اقدامات مرتبط و راه حل برای پاسخگویی به نیازهای مصرف کننده و دستیابی به اهداف بازاریابی شرکت، بازاریابی ترکیبی - مجموعه ای از عوامل و راه حل های مربوطه است که مشتریان را قادر می سازد تا نیازهای خود را برآورده و به اهداف تعیین شده توسط شرکت دست یابند .

آقای گویی در سال 2009 با استفاده از نظریات آقایان چونگ  در سال 2003 و مک کارتی در سال 1964 ئ بنت در سال 1997 عوامل آمیخته بازاریابی را اینچنین معنی می کند : ترکیب عوامل آمیخته  بازاریابی یک نظریه علمی نیست، بلکه فقط یک چارچوب مفهومی ای است که باعث می شود تا مدیران اصلی در تصمیم گیری راحت تر عمل کنند و شناسایی شرایط راحت تر باشد و در اصل ابزاریست برای تنظیم پیشنهادهایشان برای رفع نیازهای مصرف کنندگان و در اصل تاکتیکی است برای توسعه هر دو استراتژی بلند مدت و برنامه های کوتاه مدت .

آقای ریاض در سال 2011 عوامل آمیخته بازاریابی را اینچنین معنی می کند :   مجموعه ای از ابزارهای  بازاریابی قابل کنترل که یک شرکت  برای ایجاد یک پاسخ دلخواه در بازار هدف مورد استفاده قرار می دهد . (همان فور پی )

آقای راد اکبری در سال 2014 عوامل آمیخته بازاریابی را اینچنین معنی می کند :   ت عوامل آمیخته بازاریابی یک بخش کنترل شده از ابزارهای بازاریابی است که بر تقاضا تأثیر می گذارد و آن را افزایش می دهد و با ترکیب چند عامل (محصول ، قیمت، ارتقاء، محل) باید یک رویکرد سیستماتیک و هماهنگ با هم داشته باشیم تا بتواند تأثیر موثری بر متقاعد کردن مشتریان داشته باشد.

آقای سینق در سال 2002 عوامل آمیخته بازاریابی را اینچنین معنی می کند :   عوامل آمیخته بازاریابی ترکیبی از متغیرهای مختلف بازاریابی است که توسط شرکت برای فروش کالاها و خدمات خود استفاده می شود. بعد از شناسایی بازار و جمع آوری اطلاعات اساسی در مورد آن، قدم بعدی این است : برنامه ریزی بازار، تصمیم گیری در مورد ابزار و استراتژی برای پاسخگویی به نیازهای مشتریان و چالش رقبا این یک ترکیب بهینه از تمام مواد بازاریابی را ارائه می دهد که شرکت ها می توانند اهداف را برای مثال سود، حجم فروش، بازار تحقق بخشند سهم، بازده سرمایه گذاری و غیره.

بنابراین، شرکت با توجه به نیازهای مصرف کنندگان و تصمیمات مربوط به عواملی از قبیل : محصول، قیمت آن، توزیع / جایگاه و ارتقاء، به این 4 عامل عوامل آمیخته بازاریابی می گوید .


۳۵۸/۵۰۰۰

این عناصر آمیخته اصلی بازاریابی که به صورت جداگانه کار می کنند و با هم مخلوط هم می شوند 4پی نام دارد که  برخی نویسندگان با  عناصر اضافی مانند : مردم، فرآیند و فیزیکی شواهد و مدارک آنها را به 7پی رساندند .

داخل پرانتز جزو مقاله نیست و خود من شخصا برای درک بهتر اضافه می کنم ( خیلی از پارامترها می تواند اضافه شود پس ممکن است ما 13پی هم داشته باشیم مثل کارمنان شرکت که هر روز باعث رضایت یا عدم رضایت مشتریان می شوند و . حتی ممکن است 4پی هم نباشد و 3 پی باشد و یا کمتر به عنوان مثال شرکت های برق محلی که نمی توانند قیمت را خودشان تعیین کنند و آنرا دولت اعلام می کند و نتیجتا یک از پی های مهم مثل قیمت را ندارند و . )

 

محصول:

محصول به عنوان یک محصول یا خدمات فیزیکی برای مصرف کننده تعریف شده است پرداخت. این شامل نیمی از کالاهای مادی مانند مبلمان، لباس و اقلام مواد غذایی و محصولات نامتجانس، مانند خدماتی که کاربران می فروشند (به گفته آقای سینق 2016 )

آقای دنگ در سال 2015 تأکید می کند که محصول اولین و یکی از عناصر بازاریابی کلیدی است.نویسنده دیگر کوتلر و آرمسترانگ تاکید می کنند که محصول: "چیزی است که می تواند به بازار ارائه شود و توجه به دست آورد و می تواند نیازها و نیازها را برآورده کند. ( شکل شماره 2 در مقاله اصلی )

بنابراین، مفهوم محصول بسیار گسترده است و شامل نه تنها محصولات و خدمات طبیعی است، بلکه همچنین تجربه، افراد، مکان ها، حقوق مالکیت، کسب و کارها و یا سازمان ها، اطلاعات و ایده ها می باشد .

بنابراین آن را به چهار قسمت ( مطابق شکل در مقاله اصلی ) تقسیم می کنند که نشاندهنده چرخه عمر محصول است .

0) مرحله پیش عرفی محصول، آغاز می شود زمانی که یک کسب و کار یک ایده محصول جدید را پیدا می کند و شروع می شود برای اجرای آن، درآمد فروش که در طول توسعه آن صفر است، و هزینه های سرمایه گذاری بالا هستند.

1) مرحله معرفی محصول ، ورود در بازار، درآمد فروش به آرامی افزایش می یابد، اما سودآوری آن کم است، زیرا هزینه های بازاریابی محصول هنوز بالا است.

2) مرحله رشد محصول ، در این دوره بازار توسط محصول تشویق می شود و سود حاصل از آن شروع می شود به بالا آمدن.

3) مرحله بلوغ محصول ، در این دوره، رشد درآمد فروش کاهش می یابد، زیرا اکثریت خریداران تکلیفشان را مشخص کرده اند و کالا یا خدمات جا افتاده است و با خریداران محصولات جایگزین توسط رقیب شما را انتخاب می کرده اند و رقابت جندانی وجود ندارد .

4) مرحله افول محصول ، مرحله ای است که درآمد فروش و سود فروش شروع به کاهش می کند.

آقای تراش در سال 2011 پیشنهاد می کند  : با این حال، به منظور گسترش بیشتر آگاهی محصول بهتر است این سهدیدگاه  ارزیابی شود : 1-رویکرد رضایت مشتری؛2- مهم بودن اهمیت از نظرشان ؛3-دیدگاه فرایند و نتیجه.

بنابراین، منافع واقعی یعنی دلیل اصلی اینکه مصرف کننده یک محصول را خریداری می کند . محصول اصلی یعنی آن ویژگی های محصول، که کاربر می تواند مزایای قابل توجهی از  آن دریافت کند. انتظار می رود محصول شامل ویژگی های زیر محصول، که کاربر انتظار دارد از آن بیرون بیاید، واین انتظارات کاربر را پوشش می دهد. این محصول است که پیشی می گیرد انتظارات از کاربر معمولی پیشی می گیرد  و می تواند با خواص جدید و یا بهبود یافته مجدد بوجود آید . این بستگی به عوامل بسیاری دارد: استراتژی بازاریابی انتخاب شده هدف قرار گرفته است ویژگی های بخش ویژگی های محصول رقیب، قابلیت های فنی محصول، در دسترس است یا خیر ! مقدار منابع بالقوه محصول می تواند نه تنها کوچکترین اما همچنین بزرگترین انتظارات یک کاربر فعلی را برآورده سازد  .

طبقه بندی محصولات :

1- محصولات مصرفی مثل خمیر دندان، نان، رومه ها، لباس ها، لوازم خانگی و غیره محصولاتی که آنها برای استفاده شخصی خود خریداری می کنند و این محصولات تقسیمبندی می شوند به حداقل، ارزشمند، منحصر به فرد و غیر قابل فروش

2- محصول ضروری مثل محصولی است که مصرف کننده اغلب و تقریبا بلافاصله خرید می کند بدون مقایسه آن با محصولات دیگر همان نوع؛

3- محصول ارزشمند : در مقایسه با دیگران، مناسب بودن آن، کیفیت، قیمت و سبک را در نظر می گیرد؛

4- محصول منحصر به فرد - محصول مصرفی است که دارای ویژگی های منحصر به فرد است. مشخص شده توسط نام تجاری آن، که توسط یک گروه بزرگ از مشتریان خریداری شده است.

5- محصول که تقاضای منفی دارند :  (اهدای خون، بیمه عمر)

در همین حال، محدوده محصول شامل تمام محصولات خانواده، انواع کلاس ها، مارک ها و واحدهای است که فروشنده به خریدار ارائه می دهد. محدوده - این کالا گروه شرکت / کل ارائه شده به مصرف کننده، که نه تنها در ویژگی های خود مشابه هستند، بلکه بر اساس برخی از آنها گروه بندی می شوند ویژگی ها، و بر نیازهای کاربران متمرکز شده است. از کجا گستره وسیعی از محصولات ارائه شده است تعداد گروه ها و عمق یک گروه محصول را در تعداد کالا نشان می دهد. محدوده می توان بر اساس نه تنها عمق عرض، بلکه در عرض همچنین تراز و اشباع باشد .

تجزیه و تحلیل ادبیات علمی نشان داد که محصول با خدمات همراه است. خدمات مشابه در مقایسه با محصول / محصول دارای ویژگی های مختلف، یعنی:

1-نامطلوب بودن - ویژگی های نامشهود، که دارای بسیاری از اقلام است، اما خدمات را می توان در نظر گرفت به عنوان یک محصول تنها زمانی که این ویژگی توسط ویژگی های لمسی تحت سلطه است. به همین ترتیب، نتیجه - علاوه بر بیان بصری می تواند آگاهی مشتری نیز باشد ؛

2- عدم تجمع - که در آن بسیاری از خدمات در همان زمان به عنوان اعطا شده بایستی پیش بینی شود . مثل مشکلات استخدام نیروی کار

3- غیر قابل جدا شدن - از آنجا که تولید و مصرف خدمات از نزدیک مرتبط است، بنابراین آنها نمی توان جدا کرد و ویژگی های جداشده ای نداشت.

4- عدم همبستگی - این زمانی است که خدمات ارائه دهنده خدمات برای هر کاربر به طور مشابه داده شود، به عنوان مثال،  برنامه تلویزیونی در مورد افزایش مالیات می تواند توسط هر فرد درک شود و تمرکز بر روی درک در مورد بارهای مالیاتی سنگین تر .

به طور خلاصه، مفهوم محصول بسیار گسترده است و شامل نه تنها محصولات طبیعی وخدمات، بلکه تجربه، افراد، مکان ها، حقوق مالکیت، کسب و کارها و یا سازمان ها،اطلاعات و ایده ها. درک از طریق نیازهای کاربر این رویکرد شامل 5 محصول می باشدسطح: منافع واقعی، محصول اصلی، محصول مورد انتظار، اضافه شده به محصول، پتانسیل از محصول. علاوه بر این، محصولات بر اساس اهداف مصرف طبقه بندی می شوندمحصولات، که هنوز به حداقل، ارزشمند، منحصر به فرد و غیر قابل فروش .

قیمت :

قیمت یکی از مهمترین اقلام بازاریابی ترکیبی است و بسیاری از دانشمندان قیمت را به عنوان قیمت در نظر می گیرندیکی از مهمترین عناصر بازار است که نه تنها سود را افزایش می دهد، بلکه همچنین باعث می شود سهم بازار افزایش یابد . با این حال، قیمت نه تنها یکی از عوامل کلیدی در یک وضعیت رقابتی است،که به طور مستقیم بر شاخص های فروش و سودآوری شرکت تأثیر می گذارد، بلکه یکی از مهمترین آنهاست و یکی از عناصر ترکیبی بازاریابی انعطاف پذیر است  که به سرعت می تواند به تغییرات محیطی سازگار شود . از این رو،قیمت  به عنوان تنها عنصر ترکیب بازاریابی، درآمد و درآمد است و مهمترین عامل رضایت مشتری و عامل وفاداری است .

داخل پرانتز جزو مقاله نیست و خود من شخصا برای درک بهتر اضافه می کنم ( چون سود حاصل از تکرار خرید است و تکرار خرید وفاداری عملیاتی را نشان می دهد که به قیمت وابسته است و حتی ممکن است وفاداری قلبی نباشد اما شما آنکار را انجام می دهید مثلا وفاداری به بنز دارید ولی پراید خریداری می کنید و به پراید وفادارید ولی این وفاداری اجباریست و قلبی نیست )

با توجه به قیمت ها، به عنوان یکی از عناصر ترکیبی بازاریابی در ادبیات علمی دیده می شود،نرخ های مختلف مفهوم و تفسیر تعریف وجود دارد، به عنوان مثال:

قیمت شامل یک ارزیابی منصفانه از محصول، به عنوان مثال قیمت مناسب برای یک محصول خوب چیست ، قیمت به عنوان مقدار پول برای پرداخت تعریف می شود برای یک محصول یا خدمات یا ارزش تبادل کمک به مشتریان یک محصول یا خدمات دریافت می کنند برای یک مقدار مشخص بنابراین، هزینه مستقیم این دوره، مقدار پولی است که خریدار باید داشته باشد برای محصول یا خدماتی که احتمال دارد آن را بخرد، پرداخت کند. قیمت مبلغی است که مصرف کننده باید پرداخت کند، که مبادلات را شامل می شود، بنابراین قیمت محصول بستگی به عناصر مختلف تغییر می کند .

قیمت تنها عنصر بازاریابی است که درآمد و سایر عناصر مربوط به هزینه است. بنابراین، قیمت استیکی از عواملی که بر مصرف کننده تاثیر می گذارد، به این دلیل که به او کمک می کند ارزش ارزش را درک کند .

سینگ (2016) تأکید می کند که عامل مهمی در تعیین قیمت ها تحت تاثیر قرار می گیرد :هزینه محصول، استراتژی بازاریابی و هزینه های مربوط به توزیع، تبلیغات و هزینه ها یا تغییرات قیمت در ماهیت بازار.

قیمت گذاری وابسته به حجم تولید شده در بازار است، بنابراین همیشه یک مع وجود دارد .رابطه: بالاتر از قیمت، کاهش فروش. بنابراین، تنظیم قیمت محصول شما می تواند باشدبنابراین پیچیده است و بنابراین می توان از موارد زیر استفاده کرد:

هزینه به علاوه - همراه با درصد استاندارد سود به هزینه های آینده به

تولید محصول، به عنوان مثال، ارزیابی هزینه های ثابت و متغیر؛

1- اساس ارزش - برخی بر اساس درک ارزش خریدار (به جای هزینه آن) است. در اینجا، ادراک خریدار به تمام جنبه های محصول بستگی دارد، از جمله قیمت عوامل مانند کیفیت تصویر و اعتبار؛

2- رقابت - که بر روی دیگر شرکت های رقابتی قیمت محصولات متکی است. اینجا قیمت های شرکت قیمت های رقبا خود را مقایسه می کنند و بنابراین می توانند به طور مستقیم نظارت کنند .رقبای خود و پاسخ قیمت به تغییرات موجود در بازار. زیرا در غیر این صورت، مشتریان می توانند بر اساس پیشنهاد های ارسال کننده سایر فروشندگان را انتخاب کنند.

3-مقدار ورودی - هنگام ورود به بازار یک قیمت مشترک را ایجاد می کند. سپس، بیشتر شرکت ها باید به منظور کاهش کنترل قیمت ها را کاهش دهند یا قیمت ها را افزایش دهند بازار؛

4- تخفیف - که بر اساس تبلیغات است، به کاهش قیمت ها کمک می کند و بنابراین می تواند جدید را جذب کند مشتریان و گسترش سهم بازار؛

5- راهنمای سودآور - که بر اساس این فرض است که فروش با قیمت انجام می شود کمتر از هزینه تولید به منظور جذب مشتریان به فروشگاه برای خرید دیگر محصولات؛

به طور خلاصه، می توان گفت که قیمت یکی از عواملی است که بر مصرف کننده تأثیر می گذارد، به همین دلیل است به او کمک می کند تا ارزش محصول را درک کند. قیمت است تنها عنصر بازاریابی برای درآمد و سایر عناصر مربوط به هزینه است. آن سطح بستگی به حجم تولید شده در بازار دارد، بنابراین همیشه یک رابطه مع وجود دارد: قیمت بالاتر، کاهش فروش.

محل عرضه :

یکی دیگر از مهمترین عناصر بازاریابی، اماکن عرضه است که توزیع نیز نامیده می شود به عنوان فرآیند و روش هایی که محصولات و خدمات به مشتریان می رسد (توسط مارتین) تعریف می شود :

توزیع : محصولات شرکت ها در انتشار اقدامات برای اطمینان از شناسایی و پیاده سازی ، توزیع : به مشتریان و کاربران کمک می کند پیدا کنند و نگه دارند آن محصولاتی که نیاز دارند ، توزیع : این عنصر از مجموعه بازاریابی، که شامل تصمیم گیری واقدامات مربوط به حرکت کالا از تولید کننده به مصرف کننده است .

بنابراین، توزیع ممکن است تبدیل به یک سیستم پیچیده عملکردی شود که در آن تولید کنندگان، کارگزاران وتجارت مستقل و منافع مصرف کنندگان کاملا با یکدیگر در یک مشخصه سازگار باشد .

توزیع به عنوان یک کانال بازاریابی درک می شود که هدف آن ایجاد سرویس است و تبدیل شدن به  بیشتر در دسترس بودن برای کاربر  و توزیع فیزیکی که به شرایط محلی، امکان پذیر بودن فنی،حمل و نقل و شرایط دیگر، بسته است .

کانال توزیع به عنوان بخشی جدایی ناپذیر از سرویس تعریف شده است که شامل سرویس می شود ارائه دهنده، واسطه ها (نمایندگان) و کاربر خدمات مشابه (در بیشتر موارد). بنابراین، به منظورکنترل و مدیریت این فرایندها، شرکت ها باید یک بازاریابی مناسب ایجاد کنند .

تجزیه و تحلیل نیازهای مصرف کننده؛1- تعیین اهداف زنجیره توزیع و موانع ممکن برای دستیابی به آنها؛ 2-شناسایی گزینه های کلیدی توزیع زنجیره؛ 3-این گزینه ها را ارزیابی کنید.


۲۸۱/۵۰۰۰

دنگ میگه (2015) تجزیه و تحلیل از ادبیات علمی نشان داد که راه های مختلفی وجود دارد که توسط شرکت ها  می تواند برای ارائه محصولات و خدمات به مشتریان را انتخاب کند. در میان آنها معمولا دو مورد هستند 1-کانال های توزیع معمول، 2-کانال های بازاریابی مستقیم و غیر مستقیم .

بنابراین، این کانال به طور مستقیم از تولید کننده کالا یا خدمات را برای مصرف کننده فراهم می کند.توزیع مستقیم کالاها می تواند به دو شکل صورت گیرد: یعنی از طریق شاخه های فروش خود و کارکنان و از طریق کارگزاران مستقل که مطابق با تولید کار می کنند دستورالعمل های شرکت از طریق نمایندگی ها، کارگزاران در همین حال، کانال توزیع غیرمستقیم در این زمینه شامل کارگزاران می شود. هر سازنده شرکت عمده فروشان، خرده فروشان و محصولات خود را به مصرف کنندگان می فروشد. این می تواند افزایش هزینه محصولات، زیرا هر عامل یک درصد از سود خود را دریافت می کند.به طور خلاصه، توزیع - این عناصر ترکیبی بازاریابی است که شامل تصمیم گیری و اقدامات است مربوط به حرکت کالا از تولید کننده به مصرف کننده است. کانال توزیع است تعریف شده به عنوان بخشی جدایی ناپذیر از خدمات، که شامل ارائه دهنده خدمات، واسطه ها است (نمایندگان) و کاربر خدمات مشابه (در بیشتر موارد).

ترویج :

آخرین 4P بازاریابی پیچیده از ارتقاء، که کمک می کند تا برای افزایش مصرف کننده آگاهی از نظر محصولات، منجر به فروش بیشتر و کمک به ایجاد وفاداری برند می شود. بدین ترتیب،ترویج ترکیب بازاریابی یک ابزار است که به انتشار اطلاعات کمک می کند، تشویق می کندخرید و بر روند تصمیم گیری خرید تاثیر می گذارد.

حمایت مالی مهمترین ابزار تبلیغاتی فروش مصرف کننده است که شامل تخفیف وتبلیغات، و همچنین کوپن، نمونه، بازپرداخت، پاداش، جوایز، مسابقه و محصولتظاهرات، و می گویند که مصرف کنندگان انگیزه می دهند برای خرید. "حمایت - فعالیتی است که مشتریان هدف را از محصول یا خدمات و مزایای آنها آگاه می سازد و متقاعد کننده است برای خرید محصول .

تبلیغات، از دوکلمه banner و Reclams به  معنب فریاد از فرانسه گرفته شده است :

1) انتشار اطلاعات در مورد کالاها

2) این تبلیغات، پوستر، نمایش، پیام از طریق رادیو، تلویزیون و غیره است.

تبلیغات - به مراتب وسیع ترین ابزار بازاریابی است که هسته آن شامل یک اطلاعات اجتماعی ارزشمندی عملگرا مرتبط با تصویر تبلیغاتی است و بر روی آن تمرکز دارد ارتباط مستقیم مستقیم و جالب با پنهان، اما یک عملگرایی عملی باحضار. تبلیغات هر نوع اطلاعات و ارتقا مجموعه ای از ایده هایی است که به آن کمک می کند مشتریان را در مورد محصولات جدید اطلاع رسانی می کند و به کاهش موانع بین مشتریان کمک می کند ترویج فروش - ارتقاء فروش به اعمال و تصمیمات ارائه شده مربوط استاقدامات کوتاه مدت خاص، اما برای تشویق خرید، استفاده، و همچنین با تسهیل خرید کالا و می تواند به کاربر نهایی و یا واسطه هدایت شود. این ابزار تبلیغاتی استفاده شده توسط یک تحریک مصرف کننده یا خریدار - برای خرید بیشتر و سریعتر. منافع عبارتند از:کوپن ها، جوایز، نمونه های رایگان، تخفیف ها، اقلام تبلیغاتی و غیره

بنابراین، ممکن است اقدامات فروش به موارد زیر انجام شود:
· کاربر (نمونه، کوپن، پاداش، جوایز، تضمین)؛
· معامله گران (از جمله کاهش قیمت ها، کمک های تبلیغاتی و محصولات رایگان
· پرسنل فروش شرکت (نمایشگاه های فروش، رقابت های نمایندگی فروش و ویژه ترفیع استدلال می کند که با وجود اقدامات برای ترویج تنوع، آنها می توانند به عنوان گروه بندی شوند به شرح زیر است:
· سازماندهی مسابقات بین نمایندگی مجاز و خریدار، جایزه جوایز؛

قفسه های محصول؛

1- ارسال نمونه ها به صورت رایگان؛

2- کوپن هایی که تخفیف قیمت را برای خرید یک محصول تضمین می کنند، استفاده می کنند.

3- هدایا کالاهای دیگر را در همان شرکت خریداری کنید؛

4- تخفیف به عمده فروشان؛

5- کاهش قیمت فروش.

انگیزه های فروش در فروشگاه عبارتند از: بصری (نمره هیئت مدیره در فروشگاه یا صفحه نمایش ها نه تنها به عنوان استفاده می شود

محصولات نمایش تبلیغاتی، اما قرعه کشی ها، مسابقات محل و همچنین - طرح بندی محصولات، جعبهقرعه کشی و مانند آن.)؛ ارائه محصولات و تظاهرات - تحویل کالا در داخل استفروشگاه، جایی که مشتریان نه تنها کشف می کنند، بلکه کالاهای خود را نیز آزمایش می کنند. بازی ها و مسابقات،کوپن - که هدف آن جذب خریداران از طریق احساسات مثبت)، و تخفیف و تخفیف(شایع ترین ابزار تبلیغاتی، که در آن کاربران به ویژه علاقه مند هستند. در همین حال، فروشاقدامات ارتقاء خارج از مغازه در فروش

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها